در کوره راه تقدیر، من زائری صبورم
چون کوچه های پاییز، بیگانه با سرور م
در زیر چتر تلخ شب های بی ستاره
در ساحل هیاهو، چشم انتظار نورم
در حجم دیر پای این الحظه های تردید
از روشنایی صبح، اینک ببین چه دور م
ای التفات رویش ،در پیچ وتاب ریشه
در دشت بی نشانی ، من طالب حضور م
از بهت انحطاط این جاده های تقدیر
ای بال های پرواز ،کی می دهی عبو رم
پیشانی بلند سبز بهار افسرد
در اشتیاق رویش ،دیگر نمانده شور م
خالی ست وسعت شب ، دلگیرم از سیاهی
جام شراب خورشید ،هرگز نداد نورم
در گوش الحظه های سنگین خشکسالی
فریاد های سرد این فصل بی شعورم
در شهر بی ترحم ، گم شد زلب تبّسم
خاکستر صدای این شهر سوت و کور م
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/18 در ساعت : 19:15:42
| تعداد مشاهده این شعر :
1075
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.