ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



داغ یک دوست
 دلم اینجا به تمنای شما می گیرد
بی شما قلب زمین مثل هوا می گیرد
ساقی افسوس دریده ست گریبان قدح
وه! جنون گاه در میکده را می گیرد
از درختان دلم چلچله ها می افتند
نبض چشمان تو بر منظره تا می گیرد
نیستی تا که بخندی به سکندر ای دوست
رفتی و مورچه ای لانه ی ما می گیرد
گوشه ای نیست که بنشینم و خون گریه کنم
داغ یک دوست چرا این همه جا می گیرد؟!
شاعر امشب همه ی حرف دلش را ننوشت
در گلوی قلم انگار صدا می گیرد 
کلمات کلیدی این مطلب :  قلم ، داغ دوست ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1391/12/2 در ساعت : 20:30:33   |  تعداد مشاهده این شعر :  2005


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد یزدانی جندقی
1391/12/5 در ساعت : 8:18:0
با سلام و درود
شاعر از داغ یک دوست با همان دوست صحبت می کند و پیام او در قلمرو عشق و دوستی قابل تعمیم بر طیف گسترده ای از مخاطب است که بررسی بیشتر محتوا را می طلبد
تمنای شما /بی شما /چشمان تو/ای دوست/ و داغ یک دوست / به ترتیب در بیت اول بیت سوم بیت چهارم و بیت پنجم / گواه انسجام پیام است
اما در بیت سوم
ساقی افسوس دریده ست گریبان قدح
وه! جنون گاه در میکده را می گیرد
شاهد فرافکنی محتوایی هستیم که زود به شعر در امده است محل مناسب ان یک بیت به پایان یا پایابندی است در این صورت کلاف محتوایی محکم تر بسته خواهد شد همچنین فرصت استفاده شاعر از چند قافیه خوب دیگر محفوظ است و با دسترسی به انها می تواند ابیات را در خط عمودی جا به جا کند و شعر را هارمونی کامل محتوایی برساند / این غزل به لحاظ زبانی در مرز شعر سبک تلفیقی و شعر امروز حرکت می کند و این روی مرز بودنش خود آگاه است به عبارت بهتر شاعر در مرحله ی آزمودن فضایی جدید برای خود و کسب تجربه شخصی در نوعی متفاوت است حرکتی که ایجاد تعادل و تناسب در لفظ و معنا یکی از اهداف ان است و با توجه به اشنایی شاعر با شعر امروز و خلق اثاری در غزل این تلاش ستودنی است

گوشه ای نیست که بنشینم و خون گریه کنم
داغ یک دوست چرا این همه جا می گیرد؟!

وجود ابیاتی از این دست نشان می دهد غزل با پرداخت خوبی در محور افقی همراه است اما برخی از سطر ها به پرداخت بیشتری نیازمند است مانند :

بی شما قلب زمین مثل هوا می گیرد ) بهتر است به جای وجه شبه در گر فتگی زمین و هوا ) این دو قید با هم جمع بسته شود و گرفتگی که درردیف نشسته در تمام شعر جاری است و تقابل تصویری طبیعی میان زمین و هوا وجود دارد البته هوا را به معنای آسمان اگر بگیریم تا حدی به مشکل معنای تحت الفظ بر خورد می کنیم و به گمانم این مصرع می تواند با ایجاز بهتری اورده شود که زمین و هوا جمع بسته شود و کلمه ای برای قافیه در نظر گرفته شود / برای شاعر که از دوستان خوب در دسترس حقیر است ارزوی موفقیت روز افزون دارم
صادق ایزدی گنابادی
1391/12/3 در ساعت : 10:28:3
سلام بر شاعر محترم
يكي از عوامل مهم موفقيت يك شعر يكنواختي حسي است كه بايد از ابتدا تا انتهاي شعر ادامه داشته باشد
تغيير شخص خصوص در يك تغزل احساس مخاطب را دچار تزلزل مي كند در مصراع اول شاعر از تمناي شما دلش مي گيرد ولي در مصراع بعدي طر ف خطاب تو است اين تغيير شخص ممكن است توجيهات فرا متني و اجتماعي داشته باشد اما در تغزل حس مخاطب را از نفس مي اندازد ممكن است كه شاعر ادعا كند كه در مصراع اول ضمير را به گونه مودبانه به جاي تو بكار برده است كه در اين صورت بدون تمهيد تغيير فضا در شعر بو جو د امده است البته حقيقتا تو بعد از شما به اندازه شما بعد از تو شكست حسي ايحاد نمي كند
از ديگر عوامل بر هم زننده احساس سر كشيدن به فضاهاي متفاوت است استفاده از نام خاص سكندر بار تاريخي را با خود به همراه مي اورد كه كه با كل غزل نا همگون به نظر مي رسد البته بيت مورد اشاره مي تواند به تنهايي بيت خوبي شد اما از فرم دروني غزل بيرون زده است
شهاب الدین رهنما
1391/12/7 در ساعت : 20:2:38
سلام جناب پورافشار

بعضي وقتها نظر نوشتن براي كسي كه براي شعرت نقد و نظرش را بيان كرده، ممكن است تعبير تقابل را به وجود آورد. به همين جهت اميدوارم حرف هايم را از ديد نگاه نكنيد و آنچه مي نويسم دريافت هاي من از شعرتان است.

از بين چند بيت غزلتان تنها از دوبيت ابتدا و پاياني خوشم آمده است و باقي ابيات با جسارت بايد بگويم كه داراي مشكلاتي هستند كه حتما با دقت حضرتعالي اصلاح خواهد شد.
دو تركيب «قلب زمين » و «گلوي قلم» كه استعاره مكنيه به شمار مي آيند به غناي دوبيت اول و آخر افزوده است. در برخي ابيات هم مصراع هاي اول خوب بيان شده اند اما مصراع دوم مثل مصراع اول نيست. مثلا در بيت هاي دوم و سوم.

اميدوارم چند جمله ي بالا را دوستانه پذيرا شويد.
بدرود
محمد وثوقی
1391/12/2 در ساعت : 22:23:4
سلام و عرض ادب مهندس عزیز

از درختان دلم چلچله ها می افتند
نبض چشمان تو بر منظره تا می گیرد

نیستی تا که بخندی به سکندر ای دوست
رفتی و مورچه ای لانه ی ما می گیرد

سوزنامه یی صادقانه و بسیار مؤثر. دست مریزاد عزیز
مستدام باشید

//////////////////

درود بر ادیب گرامی استاد وثوقی
ممنونم از حضور و تشویقهای دلگرم کننده تان
علی رضا آیت اللهی
1391/12/3 در ساعت : 23:40:42
سلام به شاعر و ناقد ارجمند و گرامی
سوگواره ای است بس تاثیرگذار و بس ماندگار ؛ با تشبیهاتی بسیار عالی مثل این حُسن مقطع :
« شاعر امشب همه ی حرف دلش را ننوشت
در گلوی قلم انگار صدا می گیرد »
به قول ما کویری ها داغ نبینید الهی و آنهم داغ یک دوست .

داغ یک دوست در برِ دوست
شعله ی آتش است در رگ و پوست
حدٌ یارانِ خوب ، یارانند
یاد یاران ِ رفته بس نیکوست

استوار و پایدار باشید انشاء الله .

///////////////

درود بر استاد آیت اللهی
قدم رنجه فرمودید و از حسن نظرتان ممنونم
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/12/2 در ساعت : 21:57:4
سلام خدمت جناب پور افشار عزیز

دلنواز و دوشت داشتنی سروده اید ، دست مریزاد و مستدام باشید

////////////////


درود بر استاد نجوای بزرگ
از حضور و نظر لطفتان ممنونم
مهدی سیدحسینی
1391/12/3 در ساعت : 21:59:5
درود

بهره بردم

موفق باشید


//////////////

سلام بر شما ممنونم
شهاب الدین رهنما
1391/12/7 در ساعت : 19:47:46
سلام جناب پورافشار

از لطفي كه شامل شعرم شد و نقد و نظرتان را نوشتيد، ممنونم.

////////////

سلام دوست بزرگوار
وظیفه بود در پناه حق باشید
ابراهیم حاج محمدی
1391/12/30 در ساعت : 0:41:16
سلام و درود بر جناب مهندس پور افشار عزیز
سروده ای است زیبا و بیادماندنی و شایان ترحیب / بهره بردم. عید نوروز و سال نو را به حضور شما و خانواده ی محترم تبریک عرض می کنم . یاحق

/////////

سلام بر استاد سخن
بي نهايت از لطف و مهر شما ممنونم حقير نيز آرزوي سالي پر بار همراه با آرامش و سلامتي بيشتر برايتان از در گاه حق آرزومندم
محمد شکری فرد
1391/12/3 در ساعت : 20:48:7
سلام آقای پورافشار...غزل زیبایی بود...

ممنونم.

/////////////


سلام آقا محمد
لطف دارید دوست عزیزم
علی سعادتخانی
1391/12/5 در ساعت : 20:27:43
بسیار زیبا بود مهندس

////////////////

سلام بر استاد سعادتخانی عزیز
تشکر از حضور و
ممنونم از تشویق تان بزرگوار
حمیده میرزاد
1391/12/2 در ساعت : 23:55:56
سلام بر جناب پور افشار

زیبا واحساسی..

///////

درود بانو
مصطفی پورکریمی
1391/12/4 در ساعت : 21:45:9
سلام جناب استاد پورافشار گرامی

گوشه ای نیست که بنشینم و خون گریه کنم
داغ یک دوست چرا این همه جا می گیرد؟!

آن فقید سعید هرکه هست خدایش بیامرزاد این غزل ماراهم منقلب کرد درود بر شما


/////////////

شاعر و ادیب گرامی استاد پورکریمی عزیز
از حضور و تشویقهایتان بسیار ممنونم ضمن اینکه حضور درکنار اساتید با اخلاقی همچون جنابعالی برای حقیر افتخار است از شاگردنوازی تان ممنونم
حمیدرضا اقبالدوست
1391/12/4 در ساعت : 18:8:55
پاینده باشید جناب پورافشار / غمگین و البته بسیار زیبا و روان سروده اید

/////////////

درود بر حمیدرضا اقبالدوست بزرگوار
از حضور و نظر تشویق انگیزتان بسیار ممنونم
بازدید امروز : 7,300 | بازدید دیروز : 20,496 | بازدید کل : 121,715,056
logo-samandehi