(2)
معنا گرائی شرقی در این بیت فریاد می زند . این ، دنیای شرق است که قبل از دنیای غرب به « اصالت فکر توجٌه کرده است و حتی قبل از اسلام و در دین زرتشت : « پندار نیک » که بر گفتار و کردار اولویت یافته است و البتٌه تجربه و علم و منطقِ اصالت پندار به مذهب نیکی و نکوئی کردن آراسته می شود . نیک مورد مدح قرار می گیرد و بد مورد مذمٌت : دنیای خیر و شر ٌ :
« ای بسا بی خردی صاحب زوری شد و زر
بعد معلوم شد او بوالهوسی بیش نبود »
و آنگاه به یک نقد جامعه یا اصطلاحا" نقد اجتماعی میرسیم که متاسفانه بر هردوره ای از جامعه ما و شاید اکثر قریب به اتفاق جوامع جهان صدق می کند :
« زاتش بی خردان گرم نشد خانه ی کس
نفع شان دود به چشمان کسی بیش نبود »
و فراتر از همه هدف و نتیجه گیری شعر است که به جای خود درمطلع آمده است ؛ و یاد آور پندنامه های اصیل در فرهنگ و ادب سراسر تاریخ ایران ، به ویژه نزد شعرا و به شعر:
آن چنان با کس و ناکس تو کسی کن که (رها)
سر هر کوچه نگویند خسی بیش نبود
محظوظ و مستفید شدم
استوار و پایدار باشید انشاء الله .
_____________________________________
بنده ی ناچیز شرمسار توجهات و عنایات
همیشگی حضرت عالی بوده و هستم .هر چند
کار درخوری هم نکرده باشم اما همین که
استاد فرهیخته و بزرگواری چون شما گوشه
چشمی، به سروده هایم داشته باشند،
مایه بسی افتخار وامتنان است.
زنده باشید.