ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



یک نکته اجتماعی(تربیت شهروندی 1)

سر املاء معلّمم می گفت 

   دهنت مثل گاله باز مکن


وقت خمیازه هات همچون اسب 

 نفس خویش را مُجاز مکن


    در دمِ بازدم به رسم ادب 

     دست بر لب گذار و گو یا رب!
  

حال، هر روز بنده در مترو

 به خلاف ادب روان بینم


نفس داغ و دودمند جوان

 نه که محصور بل عیان بینم




دست خود بر دهان گرفتن، هیچ!


بل سراپایشان ندارد پیچ!

 











ن ننن 


دست خود بر دهان گرفغتن مسمنسمطینینیبتت 

کلمات کلیدی این مطلب :  تربیت شهروندی ،

موضوعات :  اجتماعی ، طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1392/2/19 در ساعت : 1:52:53   |  تعداد مشاهده این شعر :  953


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی اصغر اقتداری
1392/2/19 در ساعت : 17:45:44
سلام این چه فالبی از شعر است ؟

استاد اقتداری سلام. حقیر که اقتداری به شعر فارسی ندارم. همین جور در عالم بی وزنی گاهی قالب تهی می کنم. غالب کارهایم همینجور کشکی و بی مسماست.
من الفبای سخن از تو چنان آموزم تا لب طوطی طبعم به سخن باز شود.
علی رضا آیت اللهی
1392/2/19 در ساعت : 20:28:57
سلام به شاعر گرامی و ارجمند

بابا من فقط از باقلوا و فالوده یزدی چیزی گفتم ؛

جناب عالی که اینجا را نصف جهان ساخته اید :
پایگاه شناخت و تبلیغات اصفهان عزیز

شعری است بسیار متین و وزین :
توصیفی - تحلیلی
انتقادی - اجتماعی

منتهی وقتی به لهجه ی اصفهانی خوانده می شود و اقعا" چیز دیگری می شود . می شود همان گزِ گزانگبین دار آرد هشترخانی تنوری مغازه کرمانی در چهار باغ دهه 1340 وقتی که ساعت 2 بعد از ظهر تازه تازه به دست مشتری می دادند ...

گاله را هم من در روستا و شهر قدیمی زندگی کرده میدانم که چیست ؛ امٌا بعید میدانم که جوانان متولد تهران و... هم بدانند .

با آرزوی توفیق بیش از پیش جناب عالی

سلام بر قناد یزدی!
بی تو ای یار لب قافیه شیرین نشود هیچ یاد از طرب موسم دیرین نشود:
نه ز سرچشمه تهران نه از باغ چهار نه زچخماق امیر و نه ز اطراف بهار
بعد
من الفبای سخن از تو چنان آموزم که شکرشکّن دوران بشوم، بازکم است
بازدید امروز : 9,340 | بازدید دیروز : 11,527 | بازدید کل : 123,022,233
logo-samandehi