ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قصه های من و بابام (3)
دهان باز کردم سپیدی بخوانم
پدر آمد از راه با یک رباعی
و لاحول گویان
و با چابکی
چار تا قفل زد بر دهانم
افاعیل را دوره کردم دوباره
و تقطیع
- با قطع و وصل نفسهام
مرا برد تا قله ی استعاره
دهان با / فعولن
ز کردم / فعولن
سپیدی / فعولن
بخوانم / فعولن
پدر آتشم زد ازین شیوه تقطیع
ومن چارنعل از عروض و بدیعش گریزان
و کشت این مرا بی که خونم بریزد
به زندان تاریک سنت...
یکی نطع ای کاش بود از سپیدم!

کلمات کلیدی این مطلب :  قصه ، های ، من ، و ، بابام ، (3) ،

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1392/2/22 در ساعت : 18:38:31   |  تعداد مشاهده این شعر :  945


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  م     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام البته شعرهای سپید را بیشتر گوینده هایشان می فهمند چون مانند کوبیسم هستند
علی نظری سرمازه
1392/2/23 در ساعت : 1:53:34
درودشاعرگرامی.ومن چارنعل از عروض وبدیعش گریزان.وپدر، اسطوره ای از استعاره های صبر وستبروطراوت...پسرهای امروز،پدرهای فردایند.
سارا وفایی زاده
1392/2/23 در ساعت : 11:30:18
احساس می کنم اینجا یک کلمه جا افتاده است

* و کشت این مرا بی که خونم بریزد
_________________
سلام خدمت شاعره ی خوب و یلاشگر.به همان صورت که هست اشکالی ندارد که اگر داشت اولین پسگردنی را ابوی فرود می آورد!با سپاس از لطفتان.
علی‌رضا پیش‌بین
1392/2/22 در ساعت : 22:3:8
با سلام به محمد حسین بزرگوار

خوب و زیبا سرودید.
«به زندان پر پیچ سنت » بگو تا بر تو نتازند.
محمد حسین خوش عمل
1392/2/22 در ساعت : 23:43:9
درود و بازهم درود.من دوستدار تو و شعرهاتم.
سید علی‌رضا شجاع
1392/2/22 در ساعت : 21:2:49
با عرض سلام و ادب
خدا پدر را برای شما و شما را برای پدر حفظ کند
محمد حسین خوش عمل
1392/2/22 در ساعت : 23:42:21
سید علیرضا جان.سپاس فراوان.
علی اصغر اقتداری
1392/2/23 در ساعت : 0:57:42
شعر زیبایی بود ولی حرف پدرت را گوش کن بد نمی بینی!
____________________________
سمعا و طاعتا استاد جان.
سعید پسران رزّاق
1392/2/23 در ساعت : 10:40:57
سلام. قصه هاتان زیباست.
سارا وفایی زاده
1392/2/23 در ساعت : 11:30:8
درود بر شما


زیبا بود


علی سعادتخانی
1392/2/23 در ساعت : 9:45:45
زیبا و بدیع بود شاعر/لذت بردم
_________________________
تشکر فراواناز توجه ادیبانه تان.
احسان اکابری
1392/2/24 در ساعت : 20:48:21
سلام
جالب بود
ما که به حرفش گوش دادیم
تو هم به حرف پدرت گوش بده ضرر نمی کنی
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
سلام
به روی چشمهام.
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1392/2/24 در ساعت : 10:16:41
دهان باز کن تا بخوانی
سرودی که بر دل نشیند
و شعری که شور افریند
فعولن فعولن به غیر از صدا نیست
فعولن به درد دل ما دوانیست
به قالب نیندیش جانم
اگر می تپد قلبی از حرف هایت
اگر می نشیند به دل ها صدایت
یقین کن دلت بر زبان است
به هر حال شعری که از دل یر آید
همیشه شفا بخش جان است
_________________________
حضرت استاد درست می فرمایند.از محبتی که دارید و مرا مشوق است متشکرم.






حمیدرضا اقبالدوست
1392/2/30 در ساعت : 11:58:36
پاینده و شاد باشید جناب خوش عمل ارجمند /یا حق
امیر سیاهپوش
1392/2/30 در ساعت : 10:27:55
احسنت. شیرین و بدیع.

بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد!

چرا چارنعل گریزانی؟ هم سپید بگو هم سنتی. مثل پدر! حضرت ایشان خودشان را از نعمت سپیدگویی محروم نکردند شما می خواهید از قابلیت عروض و بدیع محروم بمانید مختارید.
ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟
بازدید امروز : 14,621 | بازدید دیروز : 12,916 | بازدید کل : 121,781,554
logo-samandehi