درودشاعرگرامی.ومن چارنعل از عروض وبدیعش گریزان.وپدر، اسطوره ای از استعاره های صبر وستبروطراوت...پسرهای امروز،پدرهای فردایند.
|
احساس می کنم اینجا یک کلمه جا افتاده است * و کشت این مرا بی که خونم بریزد _________________ سلام خدمت شاعره ی خوب و یلاشگر.به همان صورت که هست اشکالی ندارد که اگر داشت اولین پسگردنی را ابوی فرود می آورد!با سپاس از لطفتان.
|
با سلام به محمد حسین بزرگوار
خوب و زیبا سرودید.
«به زندان پر پیچ سنت » بگو تا بر تو نتازند.
محمد حسین خوش عمل
1392/2/22 در ساعت : 23:43:9
درود و بازهم درود.من دوستدار تو و شعرهاتم.
|
|
با عرض سلام و ادب
خدا پدر را برای شما و شما را برای پدر حفظ کند
محمد حسین خوش عمل
1392/2/22 در ساعت : 23:42:21
سید علیرضا جان.سپاس فراوان.
|
|
شعر زیبایی بود ولی حرف پدرت را گوش کن بد نمی بینی! ____________________________ سمعا و طاعتا استاد جان.
|
|
|
زیبا و بدیع بود شاعر/لذت بردم _________________________ تشکر فراواناز توجه ادیبانه تان.
|
سلام جالب بود ما که به حرفش گوش دادیم تو هم به حرف پدرت گوش بده ضرر نمی کنی ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء سلام به روی چشمهام.
|
دهان باز کن تا بخوانی سرودی که بر دل نشیند و شعری که شور افریند فعولن فعولن به غیر از صدا نیست فعولن به درد دل ما دوانیست به قالب نیندیش جانم اگر می تپد قلبی از حرف هایت اگر می نشیند به دل ها صدایت یقین کن دلت بر زبان است به هر حال شعری که از دل یر آید همیشه شفا بخش جان است _________________________ حضرت استاد درست می فرمایند.از محبتی که دارید و مرا مشوق است متشکرم.
|
پاینده و شاد باشید جناب خوش عمل ارجمند /یا حق
|
احسنت. شیرین و بدیع. بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد! چرا چارنعل گریزانی؟ هم سپید بگو هم سنتی. مثل پدر! حضرت ایشان خودشان را از نعمت سپیدگویی محروم نکردند شما می خواهید از قابلیت عروض و بدیع محروم بمانید مختارید. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟
|