ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تباني كاري ما با شيطان

گاه با شیطان به کار بد تبانی می کنیم

عمر خود را صرف در اهداف فانی می کنیم

گاه شیطان هم چو می ماند به کار خویشتن

ما برای نقشه هایش کاردانی می کنیم

پیش مردم صحبت از زهد و صلاح و حق، ولی

چون به خلوت رفته، آن کاری که دانی می کنیم

شیر مادر خورده اما شیره ی جانش کشیم

وای از این کاری که ما با یار جانی می کنیم

در جوانی پندپیران را نمی گیریم گوش

لیک در پیرانه سر میل جوانی می کنیم

مال مردم می خوریم و بر ضعیفان خشم، لیک

اقویا را احترام و مهربانی می کنیم

برعیال و اهل خود مردان غیرتمند و ... بعد

در خیابان دیگران را چشم چرانی می کنیم

چرخ اگر برما نگردد ، چرخ برهم می زنیم

چوب لای چرخ، بیسار و فلانی می کنیم

گوره خر را رنگ کرده جای قمری می دهیم

چون که گیرافتیم ،دعای آسمانی می کنیم

وقت شادی بی کس و کاریم و بی فامیل و دوست

وقت درد اما غم خود را جهانی می کنیم

تابساط عیشمان جور است و اوضاع بر مراد

باخداهم جنگ پیدا و نهانی می کنیم

لیک اگر یک ذره بیماری رسد برجانمان

بهر رفعش نذرهای آنچنانی می کنیم...

وای بر فردا و میزان و حساب کار ما

باچنین رسمی که عمری زندگانی میکنیم

(مهدی زکی زاده))

کلمات کلیدی این مطلب :  تباني ، شيطان ، هوس ، غيرت ،


   تاریخ ارسال  :   1392/2/29 در ساعت : 17:38:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  679


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 3,469 | بازدید دیروز : 14,876 | بازدید کل : 123,004,835
logo-samandehi