درود بر سراینده ی عزیز.ارادتمند از شعرهایی که لکنت دار و ناسلیس باشند -از هرکس که باشد- خوشم نمی آید.هرچند اینگونه شعرها مشحون از مفاهیم و معانی و تصویر و احساس و ... و ... باشند.صراحت لهجه ی کمین را ببخشایید.چون شما را شاعری خوب و مسلط و صاحب سعه ی صدر می دانم و می دانم که عاری از عقده های گوناگون هستید چنین گفتم. ........................... ممنون از توجه شما به شعر. البته منظور شما رو دقيقا از لكنت دار بودن متوجه نشدم.
|
|
بسیار زیبا سرودید گرامی. به خصوص تضاد هایش در مصراع های
در آب تشنه ... و ما زندگان مرده ای بودیم ...
|
|
ما روح سر سپرده ای بودیم جا نهای زخم خورده ای بودیم مار فریب داده اند به خدا انسان گنج برده ای بودیم درود بر خانم اشرف گیلانی از شعر زیبای شما لذّت یردم همیشه شاعر ودلشادو ماناو نویسا بمانید.
|
بر روی سینه ات چو سرش لغزید بر خیز درب و پنجره محکم بند تن هایتان به جان هم افتادند آن را مزن به شعر خودت پیوند بانو حیا و شرم کجا رفتست ما را به خلوتت ز چه رو بردی ازهرزگیت از چه زنی فریاد وز هر چه برخلاف ادب خوردی تهمت نه بلکه همتتان این است چون درد سر سپرده ای هستید تن هایتان چه ساده جان دادند چون زندگان مرده ای هستید. ......................... ببخشيد من هر چقدر اين شعرو مي خونم ارتباطش رو با شرم و حيا نمي فهمم! به نظرم شما خيلي خيلي بد شعرو خوندين و البته اين ناشي از تصوراتيه كه افراد در ذهنشون دارن.
حسین نبی زاده اردکانی
1392/3/22 در ساعت : 3:31:31
سلام. کاش به سوال سر کار خانم وفایی زاده جواب می دادید تا منظور شما از بیان :""ما هرزگان هرچه تاریخیم "" روشن میشد و آیا همین حرف خلاف شرم وحیا نیست و ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ............................................... شما كه خودتون يك پا مفسر نيات و احوال ديگرانين!!! در ضمن ياد بگيريد كه از سطوح كلمات فراتر بريد البته احتمالا براتون سخته ولي ممكنه با تمرين بتونين اين كارو انجام بدين.
|
|
سلام سرکارخانم گیلانی زیبا بود دست مریزاد بدرود
|
درود بر شما خانم گیلانی زیبا سروده تان را خواندم * اما یک سوال؟؟؟؟؟ ..............ما هرزگان هرچه تاریخیم.......... معمولا در اکثر شعرهایتان بکار گرفته اید دقیقا متوجه منظورتان نمی شوم از این مصرع یعنی همه ی ما آدم های هرزه ای هستیم؟ یا در شعرهای قبلیتان گفته بودید حرام زاده یا همچین اصلاحی بود که دقیقا به خاطر نمی اورم!!!! ممنونم
|
دامان ما به داغ تهمت سوخت ما درد سرسپرده ای بودیم تن های ما چه ساده جان دادند ما زندگان مرده ای بودیم..
|