پيدای نا پيدا
فصل ِ شكوفايی شده , ترك بهاران تا به كی
پيدای ناپيدای ما, دوری زياران تا به كی
پژمرده شد دور از تو جان , باقی نماند از دل نشان
اي ساقی صاحبدلان, دور از خماران تا به كی
پشت درخت آرزو , هر بوته می نالد كه كو
بنمای رو بنمای رو ، ترك بهاران تا به كی
گرم است خوش بازار تو , عالم همه بيمار تو
از دوری ديدار تو , گر يم چو باران تا به كی
زيباست ای گل چيدنت , بوسيدن و بوييدنت
در انتظار ديدنت , چشم انتظاران تا به كی
مست است جان با بوی تو ,مشتاق وصل كوی تو
دور است ماه روی تو , از بی قراران تا به كی
راه چمن را باز كن , با سبزه ها پرواز كن
ديدار گل آغاز كن , دل در كناران تا به كی
نجوای خورشيد از شما , غوغای توحيد از شما
گلزار امّيد از شما , ترك بهاران تا به كی
محمد روحانی ( نجوا کاشانی )
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/4/13 در ساعت : 21:11:29
| تعداد مشاهده این شعر :
1125
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.