ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عباس ها حریم تو را حفظ می کنند. برای حرم بانو زینب کبری(س)






خمپاره پاره های دلم را نشان گرفت

آتش به خانه دل پیر و جوان گرفت
 

خمپاره سمت صحن حرم رفت و ناگهان
خورشید شعله ور شد و در آسمان گرفت
 

زینب چه قدر کرب و بلا پیش چشم داشت
 تا در دمشق قافیه عشق جان گرفت


باید زبان گشود ، بخوان خطبه ای شگرف
 روشنگر آنچنان که سر از خیزران گرفت


آن خطبه ای که شام سرافکنده می شنید
آن خطبه ای که رونق گردنکشان گرفت
 

خمپاره را کدام یزیدی به  دست داشت؟
آن دست را کدام ابوسوفیان گرفت؟

ای آبروی هرچه کلام و زن و ادب
پیشت قلم خجل شد و لکنت - زبان گرفت
 

قلبم فشرده تر شد و روحم شکسته تر
شاید خدا نخواست بمیرم،اذان گرفت
 

باران غم،دعای سحر، تا نماز صبح
 تنها برای از تو سرودن زمان گرفت
 

عباس ها حریم تو را حفظ می کنند
 خمپاره گرچه صحن حرم را نشان گرفت
 


نغمه مستشارنظامی/سحرگاه  یازدهم رمضان




 

کلمات کلیدی این مطلب :  زینب کبری(س).حریم حرم.رمضان.عباس ،


   تاریخ ارسال  :   1392/4/29 در ساعت : 14:29:21   |  تعداد مشاهده این شعر :  1614


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1392/4/29 در ساعت : 17:5:35
سلام بر شاعر محترم
اين شعر دچار ضعف هاي آشكار زباني است كه بعضي از انها را بر مي شمارم
خمپاره را كدام يزيدي به عشق زد
1-خمپاره زدن ؛ به خمپاره بستن حمپاره پرتاب كردن شايع و مرسوم است اما خمپاره زدن فقط ضرورت وزن شاعر را به چنين تركيب ضعيفي رسانده است
ضمن اينكه وازه عشق انقدر كلي و گسترده است كه حرم و نقطه مكاني نمي تواند ما به ازي قرار گيرد
2-اين فتنه از كدام ابو سو فيان گرفت فتنه گرفتن بدون اينكه در ساختار جمله مفعولي ذكر شود كاربر ندارد مثلا مي توان گفت فتنه جهان را فرا گرفت چنين به نظر مي رسد گرفت در معناي فرا گرفت بكار رفته است كه شاعر محترم متوجه باشند اين جانشين هاي نادرست به شدت شعر را از دايره تاثير بر مخاطب خارج مي سازد بماند كه ضرور ت وزن چه بلايي بر سر ابو سفيان آورده است
3-روشنگر آنچنا ن كه تمام جهان گرفت
شاعر محترم متوجه باشند كه بعضي از افعال را نمي توان بدون راي مفعولي بكار بر د مي توان اما طروات و رواني زبان حيف مي شود
مصراع ان خطبه اي كه رونق گردنكشان گرفت نيز همين حكايت در موردش صدق پيدا مي كند
در مورد تركيب اذان گرفت نيز نمي توانم اظهار نظري داشته باشم چون متوجه اين تركيب نشدم
البته گرفت از ان دسته افعالي است كه جناب استاد وحيديان كاميار بيشتر از سي معنا برايش ذكر كرده است و شاعر مي تواند در مقام توجيه بر ايد و براي هر كدام از كار بر هاي خود توجيهي ذكر كند كه فقط توجيه خواهد بود
به طور مثال در نشان گرفت گرفت هم مي تواند جز فعل مركب باشد و هم ..
يا در مصراع مراع دوم آتش به خانه پير و جوان گرفت گرفت را در معناي پيچيدن مي توان پذيرفت
اما براي اين فتنه از كدام ابو سوفيان گرفت فقط بايد به توجيه رو اورد و و..
يا به طور مثال مي توان گفت كه مي خواستم بميرم كه اذان گرفت يعني صداي اذان در فضا پيچيد كه بسيار دور و دور ... است گرفتن در معناي پيچيدن بايد حتما متمم داشته باشد و گرنه روان نخواهد بود البته باران گرفتن هم كاربرد دارد و شايد شاعر منظورش ايجاد چنين تصويري بوده است كه باز هم دور است
خداوند شاعر را حفظ داشته باشد
نغمه مستشارنظامی
1392/4/30 در ساعت : 4:44:47
سلام بر شما بزرگوار
سپاس از تذکران ارزشمندتان.تا جایی که به معنای شعر لطمه نمی زند تغییراتی را
اعمال کردم
.
البته در مورد بعضی ابیات به نظرم لازم نیست همه ردیف ها را متعدی فرض کنیم و یا الزاما از (را) استفاده کنیم .این ردیف با خوانش های متعدد می تواند به قدرت غزل بیافزاید همانگونه که در غزل ارزشمند حضرت حافظ اتفاق افتاده است .
حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت
که در هر دو مصرع را حذف شده اما بیت از شیوایی و رسایی چیزی کم ندارد.
باز هم از خواندن و شنیدن نظر حضرتعالی و دیگر دوستان و بزرگواران سپاسگزار و خوشحال خواهم شد
نام ارسال کننده :  مظاهر کثیری نژاد     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
هان ای یزیدیان زمان هرگز! زینب دو بار اسیر نخواهد شد...
نام ارسال کننده :  زینب کوشکی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام خدا بر زینب کبری و خاندان پاکش غزلتان مقبول حضرتش باشد. موفق باشید
الهام عظیمی
1392/4/30 در ساعت : 2:45:8
خیلی زیباست
مخصوصا بیت آخر...
قبول باشه انشالله
حسین نبی زاده اردکانی
1392/4/30 در ساعت : 2:8:6
سلام و دست مریزاد.
عباس ها حریم تو را حفظ می کنند
خمپاره گرچه صحن حرم را نشان گرفت
حامد خلجی
1392/4/30 در ساعت : 2:39:10
بسیار زیبا بود
جرقه ی کوتاه
در دلم شد باز
رهایم ساز
ای خدای راز
در خلوتگاه دلم
اسیر گناهم
رهایم کن
اسیر اتشم
در بند تو اسیرم
بزن بر دهانم
از این گناهم
طاقت ندارم
که این دلم
سوخت از اتشم

محمدرضا جعفری
1392/4/30 در ساعت : 15:8:16
سلام بر شما و تعصب دینی شما
امام صادق عليه السلام فرمودند: دوستي اولياي پروردگار واجب و بيزاري جستن از دشمنان اولياي خدا نيز واجب است. بيزاري از کساني که به آل پيامبر ص ظلم نمودند و نسبت به آنان پرده دري کردند
زهرا شعبانی
1392/4/30 در ساعت : 23:54:29
زیباست نغمه جان
اجرت با صاحب غزل...
علی رضا آیت اللهی
1392/5/2 در ساعت : 15:19:10
از : علیرضا آیت اللهی
« شعر »

ای که گفتی « شعر »
شعر بارانم .

پس ببار ای شعر؛
بر همه شاعر ؛
؛ که ندارد شعر
نه که چون خورشید؛
نه که چون دریا؛
نه که چون حُرمی ؛
نه که چون ابری؛
اوست یک تصویر ،
از سرابی چند ،
با جوایز خود ،
از سرآبِ سرند !

بشنویش شاعر ...
.... و بیا و مخند ! ؛
گریه دارد این
قصٌه ی کهنه :
شعر ناگفته ،
درٌ ناسفته
پیر و پست و پول ؛
همه را رفته...

آی ! گفتی شعر ؟!
شعر بارانم...
شعر بارانم ....
کشک یک من چند
باقلی باشد ، بهر مُلک خجند ...
مرضیه فرمانی
1392/4/31 در ساعت : 16:6:33
درود نغمه ي بزرگوار
لذت بسيار بردم
مرضیه عاطفی
1392/4/29 در ساعت : 15:40:25
سلام
بسیار عالی نغمه ی عزیز
چه حسن ختام دلگرم کننده ای
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد(ص) و آل محمد(ص) و آخر تابع له علی ذالک ...
آمین به حق فاطمه الزهرا(س)

نغمه جان اجرت با نگاه مهربان حضرت زینب(س)
یا علی(ع)
عارفه دهقانی
1392/5/3 در ساعت : 1:34:43
سپاس خواهرم
علی رضا آیت اللهی
1392/5/7 در ساعت : 19:5:53
در عرض تسلیت سالروز شهادت شاه مردان ، امیرم‍‍ومنان حضرت امام علی (ع)

کشته گشتی زجفا ، تیغ قفا ، بحثی نیست
شده قربانی ِ امیال و هوا ، بحثی نیست

مرد بودی به زمانه ، بتناسب به جهان
ادب آموخته یِ راه خدا ، بحثی نیست

به وفا سمبل دوران جهالت شده ای
منتقم گشته به خون شهدا ، بحثی نیست

بس خطرها که به جانت بخریدی با عشق
تا دهی مُلک خدا را تو جلا بحثی نیست

سالها در طلب عدل زشب تا به سحر
دوش بنهاده به بار فقرا ، بحثی نیست

خواستی عادل و زاهد بنشینی به کنار
در حذر از همه مکر رفقا ، بحثی نیست

پس گذشتی زحقوقِ خود و آرامش خواه
هدیه کردی به همه صلح و صفا ، بحثی نیست

ای بسا ظلم که امروز بنام تو شود !!!
گر چنین است ره قدر و قضا ! بحثی نیست

شایدم باید نام تو بیاید به میان ؟!!!
تا که رسوا بشود اهل ریا ، بحثی نیست

شیر می بایدم امٌا نه یکی و نه دوتا...
در همین آن و به یک حول ولا... بحثی نیست

گروه : کهن
نوع : غزل
موضوع : آئینی
تاریخ : 7 / 5 / 1392
محل : تهران
نیره کاشی
1392/4/29 در ساعت : 16:19:23
سلام نغمه جان!

بغض آلود و بارانی سروده ای و نام ابالفضل پایان شعرت را طوفانی کرده.

قبول باشد و التماس دعا
سید علی‌رضا شجاع
1392/4/29 در ساعت : 17:6:2
سلام با آرزوی قبولی طاعات و عبادات
مثل تمام اشعارتان که سیر از خواندنش نمیشوم
عجرتان با عمه سادات
محمد جواد خراشادی زاده
1392/4/30 در ساعت : 13:36:47
عباس ها حریم تو را حفظ می کنند...
قلمتان در پناه زینب کبری(س)...
مظاهر کثیری نژاد
1392/5/1 در ساعت : 0:58:32
هان ای یزیدیان زمان هرگز!
زینب دو بار اسیر نخواهد شد...
عالی بود خانم مستشار!
مجید هادوی
1392/4/29 در ساعت : 14:47:41
سلام
نفرین خدا به یزیدیان...
غزل تاثیرگذاری است، سرشار از بیت های قوی که نمی شود به راحتی یک یا دو بیت را برگزید، استفاده کردم

ممنونم
علی‌رضا رضایی (مجنون)
1392/4/29 در ساعت : 16:30:32
سلام خیلی عالی بود

برای دل ما هم دعا کنید که سوخته از این مصیبت است ...

ما لشکر حسین و ابالفضل و اکبریم...
علی اصغر اقتداری
1392/4/29 در ساعت : 22:14:46
سلام
زینب چقدر کرب بلا پیش چشم داشت
تادر دمشق قافیه ی عشق جان گرفت
آفرین به این ذوق روان و پویای شما
تا کنون چنین بیتی برای حضرت زینب ندیده ام بیتی که به اندازه ی چند غزل زیبایی و ملاحت داشت
اجرتان با حضرت ایشان
محمدمهدی عبدالهی
1392/5/9 در ساعت : 0:31:20
احسنت
در پناه امام عصر باشید
سجاد شاکری
1392/4/29 در ساعت : 16:24:6
احسنت ..
.
.
پاره های دل ..
رضا محمدصالحی
1392/4/29 در ساعت : 16:30:53
سلام بانوی غزل آئینی

بسیار عالی
قبول عقیله ی بنی هاشم و ماه غیرتی آن

دست مریزاد
سعید تاج محمدی
1392/4/29 در ساعت : 19:8:20
سلام و ادب
قبول باشه از شما
هم دعای سحر هم این غزل خوب
وحیده افضلی
1392/4/30 در ساعت : 1:41:31
آفرین عزیزم
غلامرضا محمدی (کویر)
1392/7/29 در ساعت : 20:19:17
درود بسیار بر شما وطبع دلنشین وارزشمند شما ....هرگز غمت مباد وخدا با تویار باد
بازدید امروز : 15,431 | بازدید دیروز : 12,916 | بازدید کل : 121,782,364
logo-samandehi