خیلی زیباست مخصوصا بیت آخر... قبول باشه انشالله
|
سلام و دست مریزاد. عباس ها حریم تو را حفظ می کنند خمپاره گرچه صحن حرم را نشان گرفت
|
بسیار زیبا بود جرقه ی کوتاه در دلم شد باز رهایم ساز ای خدای راز در خلوتگاه دلم اسیر گناهم رهایم کن اسیر اتشم در بند تو اسیرم بزن بر دهانم از این گناهم طاقت ندارم که این دلم سوخت از اتشم
|
سلام بر شما و تعصب دینی شما امام صادق عليه السلام فرمودند: دوستي اولياي پروردگار واجب و بيزاري جستن از دشمنان اولياي خدا نيز واجب است. بيزاري از کساني که به آل پيامبر ص ظلم نمودند و نسبت به آنان پرده دري کردند
|
زیباست نغمه جان اجرت با صاحب غزل...
|
از : علیرضا آیت اللهی « شعر » ای که گفتی « شعر » شعر بارانم . پس ببار ای شعر؛ بر همه شاعر ؛ ؛ که ندارد شعر نه که چون خورشید؛ نه که چون دریا؛ نه که چون حُرمی ؛ نه که چون ابری؛ اوست یک تصویر ، از سرابی چند ، با جوایز خود ، از سرآبِ سرند ! بشنویش شاعر ... .... و بیا و مخند ! ؛ گریه دارد این قصٌه ی کهنه : شعر ناگفته ، درٌ ناسفته پیر و پست و پول ؛ همه را رفته... آی ! گفتی شعر ؟! شعر بارانم... شعر بارانم .... کشک یک من چند باقلی باشد ، بهر مُلک خجند ...
|
درود نغمه ي بزرگوار لذت بسيار بردم
|
سلام
بسیار عالی نغمه ی عزیز
چه حسن ختام دلگرم کننده ای
اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد(ص) و آل محمد(ص) و آخر تابع له علی ذالک ...
آمین به حق فاطمه الزهرا(س)
نغمه جان اجرت با نگاه مهربان حضرت زینب(س)
یا علی(ع)
|
|
در عرض تسلیت سالروز شهادت شاه مردان ، امیرمومنان حضرت امام علی (ع) کشته گشتی زجفا ، تیغ قفا ، بحثی نیست شده قربانی ِ امیال و هوا ، بحثی نیست مرد بودی به زمانه ، بتناسب به جهان ادب آموخته یِ راه خدا ، بحثی نیست به وفا سمبل دوران جهالت شده ای منتقم گشته به خون شهدا ، بحثی نیست بس خطرها که به جانت بخریدی با عشق تا دهی مُلک خدا را تو جلا بحثی نیست سالها در طلب عدل زشب تا به سحر دوش بنهاده به بار فقرا ، بحثی نیست خواستی عادل و زاهد بنشینی به کنار در حذر از همه مکر رفقا ، بحثی نیست پس گذشتی زحقوقِ خود و آرامش خواه هدیه کردی به همه صلح و صفا ، بحثی نیست ای بسا ظلم که امروز بنام تو شود !!! گر چنین است ره قدر و قضا ! بحثی نیست شایدم باید نام تو بیاید به میان ؟!!! تا که رسوا بشود اهل ریا ، بحثی نیست شیر می بایدم امٌا نه یکی و نه دوتا... در همین آن و به یک حول ولا... بحثی نیست گروه : کهن نوع : غزل موضوع : آئینی تاریخ : 7 / 5 / 1392 محل : تهران
|
سلام نغمه جان! بغض آلود و بارانی سروده ای و نام ابالفضل پایان شعرت را طوفانی کرده. قبول باشد و التماس دعا
|
سلام با آرزوی قبولی طاعات و عبادات مثل تمام اشعارتان که سیر از خواندنش نمیشوم عجرتان با عمه سادات
|
عباس ها حریم تو را حفظ می کنند... قلمتان در پناه زینب کبری(س)...
|
هان ای یزیدیان زمان هرگز! زینب دو بار اسیر نخواهد شد... عالی بود خانم مستشار!
|
سلام نفرین خدا به یزیدیان... غزل تاثیرگذاری است، سرشار از بیت های قوی که نمی شود به راحتی یک یا دو بیت را برگزید، استفاده کردم ممنونم
|
سلام خیلی عالی بود برای دل ما هم دعا کنید که سوخته از این مصیبت است ... ما لشکر حسین و ابالفضل و اکبریم...
|
سلام زینب چقدر کرب بلا پیش چشم داشت تادر دمشق قافیه ی عشق جان گرفت آفرین به این ذوق روان و پویای شما تا کنون چنین بیتی برای حضرت زینب ندیده ام بیتی که به اندازه ی چند غزل زیبایی و ملاحت داشت اجرتان با حضرت ایشان
|
احسنت در پناه امام عصر باشید
|
|
سلام بانوی غزل آئینی بسیار عالی قبول عقیله ی بنی هاشم و ماه غیرتی آن دست مریزاد
|
سلام و ادب
قبول باشه از شما
هم دعای سحر هم این غزل خوب
|
|
درود بسیار بر شما وطبع دلنشین وارزشمند شما ....هرگز غمت مباد وخدا با تویار باد
|