ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تا دیده به چشم تو آن روی تو افتاد

تا دیده به چشم تو و بر روی تو افتاد 
نقشی به دلم از خم ابروی تو افتاد 

می رفت به راهی دلم آهسته و آزاد 
ناخواسته راهش به فراسوی توافتاد 

می سوخت مرا شعله ء دل از تب این عشق   
چون باد رها در خم گیسوی تو افتاد 

از دل گله من هیچ نمی دارم و این دل 
افسون نظربازی جادوی تو افتاد 

حافظ که به خالش همه بخشید سمرقند   
بی شک به دلش نقطه ء هندوی تو افتاد 

چشمان تو چون آینه حرفی است دو پهلو 
مجذوب دلم حرف دوپهلوی تو افتاد 

از شرم نیامد خبر از پرتو خورشید   
تا در شب ما شمسهء نیکوی تو افتاد 


با آمدنت باد خبر داد به هر کوی 
در شهر بپیچید و هیاهوی تو افتاد 


دل در پی آهوی تو می گشت به صحرا
هر بار به دام از لب آهوی تو افتاد 

کلمات کلیدی این مطلب :  دیده ، چشم ، روی ، افتاد ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1392/6/8 در ساعت : 17:18:26   |  تعداد مشاهده این شعر :  794


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

هاشم رنجبریان
1392/6/8 در ساعت : 17:34:5
سلام غزل با مطلع خوبی آغاز شده و نوید غزلی جزیل را میدهد اما متاسفانه ابیات بعد دارای فصاحت نبوده و مطبوع نمی افتد شاید یکی از دلایل ان قافیه باشد
علی‌رضا مردانی (شباهنگ)
1392/6/9 در ساعت : 2:3:12
ممنون هاشم جان از انتقاد شما خود نیز واقفیم انشااله بازنگری خواهیم کرد
علی گیاهی
1392/6/8 در ساعت : 17:46:31
تا دیده به چشم تو و بر روی تو افتاد
نقشی به دلم از خم ابروی تو افتاد

درود بر شاعر گرامی جناب اقای مردانی
دست مریزاد /بدرود
علی‌رضا مردانی (شباهنگ)
1392/6/9 در ساعت : 2:2:1
ممنون از اظهار نظر و محبت شما
معصومه مهری قهفرخی
1392/6/9 در ساعت : 15:37:39
چشمان تو چون آینه حرفی است دو پهلو
مجذوب دلم حرف دوپهلوی تو افتاد

بسیار زیبا بود این بیت.همواره شاعر باشید
بازدید امروز : 19,367 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,575,327
logo-samandehi