میلاد نور
تو نوری و از سمت خدا می آیی
با رحمت عشق سوی ما میآیی
میلاد تو نوری ست در این بستر خاک
چون قلب سپیده با صفا می آیی
معراج ظهور
برخیز و بیا جهان تو را می خواهد
میثاق بلوغ جان تو را می خواهد
ای پر توی پر فروغ معراج ظهور
ای نبض زمین ،زمان تو را می خواهد
صبوری ناکی
ای صاحب عصر از تو دوری تا کی
در شام فراق تو صبوری تاکی
ای ژرف ترین منطق آیینه وآب
این فاصله های سال نوری تا کی
شام ولادت
از داغ فراق تو چه بی نور شدیم
با جرم و گناه خود ز تو دور شدیم
ای نبض قرار بی قراران ، مولا
در شام ولادت تو مسرور شدیم
دل آیینه وآب
با مهر تو این جهان در آمیخته شد
خورشید ز نور تو بر انگیخته شد
تکثیر شدی در دل آیینه وآب
عطر نفست به کهکشان ریخته شد
سروده ناصر عرفانیان
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/4/26 در ساعت : 10:29:3
| تعداد مشاهده این شعر :
992
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.