ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



محتشم اول راه

محتشم اول راه !

 

لـیلی دم در مـنتظـر آمـدنـم بود

عطر نفسش علت مجنون شدنم بود

تا گم نشوم یأس نشانم شد و داغش*

یک لاله ی افسرده گل پیرهنم بود

من هم چو اویس قرنم خرده مگیرید

لطمه زدنم پاسخ دندان شکنم بود

هرگز نخورد خاک محرم به محرم**

آن پیرهنی که همه ساله به تنم بود 

دادم گره ای شال عزا را به در آن 

شش گوشه ی زیبا که نشان وطنم بود

من سینه زنم سینه زن سینه شکسته

اوقات خوشم ساعت سینه زدنم بود

دو مّاه پس از ماه عزا دخترکم دید

آثار کبودی همه روی بدنم بود

از دوست بلیط سفر عشق گرفتم

زیرا که به دل مهر و غم بی کفنم بود***

هرجا که غروبی دوسه خط مرثیه خواندم

زهرای بتول مستمع و گریه کنم بود

وقتی که به مرثیه ی انگشت رسیدم

دیدم که میاندار عقیق یمنم بود

 

****

 

من محتشم اول راهم به گمانم

مقبول نگاه کرمش شعر منم بود

لاحول و لا قوة الا....نفسم گرم!

انگار که موسای نبی هم سخنم بود

 

****

 

در گوشه ی پرونده ی من فاطمه بنویس

یک عمر عزادار حسین و حسنم بود

 

 

  * نظر لطف محمد سهرابی عزیز .

  ** هرگز نخورد آب زمینی که بلند است .

  *** سفر عشق از آن روز شروع شد که خدا / مهر یک بی کفن انداخت میان دل ما .

کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، لیلی ، آیینی ، محتشم ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/7/27 در ساعت : 9:57:56   |  تعداد مشاهده این شعر :  746


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 6,426 | بازدید دیروز : 14,876 | بازدید کل : 123,007,792
logo-samandehi