یاهو...
اعجاز محاوره و نظر بر قوت ترانه و بحث تاثیر کلامی "من " بر تو "وسخن من با تو به زبان تو بحثی ست که درایبات همواره مورد توجه بوده است .
ارتباط عمودی خوبی درکل کار دیده میشود
باتوجه به موضوع انتخاب شده و هدفی که شاعر درنظر داشته ,خروج از ارتباط عمودی کار بعید به نظر می رسید که درواقع همینگونه نیز شده است و شاعر تا پایان کا روی ریل و احساس ارتباط عمودی موفق عمل کرده است.
تولد یک مرد , انتخاب شدنش , دلدادگی اش, آفتاب بودنش ,خونش و در نهایت امضایی که کار را تمام می کند
حق خواااست با فرياد تو
گوش جهانُ كر كنه....
اینکه چه ارتباطی بین فریاد وکر شدن گوش جهان با خاکستر ودشمن می توانست وجود داشته باشد جای بحث دارد
همچنین است دربند بعدی
و این ازدوحالت خارج نیست: شاعر در بند ردیف و قافیه به این سمت کشیده شده و زیاد نخاسته برروی ایده مانور دهد یا شاعر از آن دسته بوده که توجه به ارتباط عمودی را ترجیح واولویت می داده بر ارتباط افقی: هر چند این مهم نیز در این نوع رایج ازمواردی ست که باید رعایت شود.
اما دقت شاعر دربندهای بعدی براین موضوع باعث میشود مخاطب با دیدی بازتر و مثبت تر به شعر ودرنهایت شاعر بنگرد.
هر بند از ردیف و قافیه مجزاتشکیل شده است این همواره بدین معنی بوده که شاعر باید اثری باوسواس بیشتر وقوی تر را ارائه دهد چراکه مانند برخی قالبها دربند و حصار ردیف و قافیه معین ومشخص تاپایان کار نیست (مانند غزل)
کاری که شاعر در بسیاری از بندها رعایت کرده وموفق بوده و دربعضی بند ها هم به نظر من مخاطب شاید می توانست با قافیه و واژه ایی دیگر موفق تر نیز باشد وکارزیباتر..
دلدادگيت اثبات كرد
مرگ عشقُ زيبا مي كنه
حرع "ع" در "عشق " از آن جمله است که در تقطیع می افتد ما اجازه استفاده از همزه والف را در ا ین موارد داریم
مثل بیت بعدی :
با خونش امضا مي كنه
این که شاعر درقسمتی این مسئله را ر عایت کند ودرقسمتی دیگر نه!نیز جای سوال دارد.
.........................................................
ومنی که دوست د اشتم و بغض شدم دراین بند:
گاهي فدايي لازمه
بايد يكي باني بشه...
بايد براي حفظ نور
خورشيد قرباني بشه!!!
درود واجر برقلم و احساس شاعر
یانور