سلام بر حنجره حماسه خوان شما :
در دو بند زیر خیلی با شکوه و زیبا سیمای قیام انسان ساز حسینی را به تصویر کشیده اید :
چه سروهای بلندی در این میان داری
چقدر اکبر خوش چهره ی جوان داری
تمام حادثه های نگاه تو سرخ اند
چقدر حادثه ی سرخ ِ ناگهان داری
کنار خیمه نشستی و زل زدی به افق
چه اشتیاق عجیبی به آسمان داری
فدای اشک زلال ات ، حسین! حضرت عشق
چقدر سهمیه ی اشک در جهان داری
تو آن ستاره ترینی که از تراکم زخم
میان سینه ی خود نیز کهکشان داری
*****
تو تیغ می زدی و آسمان به هم ریخت
به یک اشاره زمین و زمان به هم می ریخت
تو چرخ می زدی و چرخ با تو می چرخید
تمام حادثه های جهان به هم می ریخت
صدای گریه ی شمشیر و تیر می آمد
چقدر حوصله ی کاروان به هم ریخت
غروب، رفتن خورشید چشمهایت بود...
چه مغربی ! که جهانی از آن به هم می ریخت
درست لحظه های سر دادنت، پریشان شد
زنی که پیش نگاهت، چنان به هم می ریخت...
*****
طیب الله انفاسکم .
................................................................................
سلام استاد اسماعیلی عزیز
یک دنیا ممنونم از لطفتون ... زنده باشید