ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آب...
ازآنجا گذشت
با بغض و اضطراب
سال ها رفت و می رود
بی سامان و بی نشان
و در بی انتها راهی! که هیچ مقصدی نپوید
و سر گردانی خویش را از خویش می داند و بس
از گلو باید پرسید
از عطش و آتش و دود
از ظهری تابستانی
در بیابانی در محاصره ی آب
از کودکی خسته و نشسته
تنها در تاریکی شب
در پایانی از رنج که آغازی از درد و رنج را می زاید
از واحه های متروک
از دامنه های سر به زیر
از کوه های شرمسار
از دره های دردآلود
از پیچ و خم های باریکه راه
از دیر نشینی تنها
از سارهایی که سایه می ساختند
از برکه هایی که فریاد می زدند
و از نایی که با تازیانه رفته  است
آب
...
کلمات کلیدی این مطلب :  آب، گلو، کودک، دیر، عطش ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/9/12 در ساعت : 21:45:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  665


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  غلامحسین مهرابی     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
زیبا بود و بر دل نشست . دست مریزاد
دکتر آرزو صفایی
1392/9/13 در ساعت : 0:20:24
درود بر شما
نویسا بمانید
عبدالله عمیدی
1392/9/13 در ساعت : 7:59:27
سلام
لطف شما کم مباد
ممنون
علی گیاهی
1392/9/13 در ساعت : 9:26:46
درود جناب عمیدی گرامی و دستمریزاد /زیباست....
عبدالله عمیدی
1392/9/13 در ساعت : 10:56:10
سلام
جناب گیاهی عزیز حسن نظر شما و دیده زیبا بین شما درود دارد
ممنون عزیز برادر
محمدمهدی عبدالهی
1392/9/14 در ساعت : 19:0:28
درود بر شما
التماس دعا
عبدالله عمیدی
1392/9/15 در ساعت : 15:30:10
سلام
درود فراوان بر شما و نگاهتان
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 4 ماه و 11 روز و 16 ساعت و 28 دقیقه و 59 ثانیه است همراه شماییم 453140939.109 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 12,061 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,984,982
logo-samandehi