ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قفل
همه ی درها  قفل بود.
 
دسته  کلید به هلال ماه آویزان بود.
 
نفس نفس می زد.
 
خیلی راه آمده بود.
 
اما  می دانست دارد نزدیک  می شود.
 
چند  پله ی دیگر که  می رفت می توانست  دسته کلید را بردارد.
 
کمی بیش تر خودش را بالا کشید.
 
چشمانش از شادی برق  زد.
 
دسته  کلید را در مشت فشرد  و پايین آمد.
 
پايین تر...
 
پايین تر زمین  بود...
 
همه ی درها  را باز کرد.
 
پشت این درها دنیا بود با  تمام  فریبش...
 
به آخرین در که رسید خسته شد و برگشت...
 
غافل از آن که تنها  پشت همان در، حقیقت نشسته  بود...
 
و ندید که او از پشت همان در دارد  دعایش می کند...
 
همه ی درها را قفل  کرد.
 
دسته  کلید  را  به هلال ماه  آویخت
 
و از نردبان پايین آمد...
کلمات کلیدی این مطلب :  کلید ، دنیا ،

موضوعات :  نثر ادبی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/10/12 در ساعت : 16:0:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  769


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  باران     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
زیبابود احسنت!
نام ارسال کننده :  باران     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
زیبابود عزیزم*
تارا محمدصالحی
1392/10/14 در ساعت : 7:31:49
آفرین بر شما و احساستان
راحله ندافی مقدم
1392/10/15 در ساعت : 0:12:20
سپاس تارای عزیز
بازدید امروز : 15,173 | بازدید دیروز : 12,916 | بازدید کل : 121,782,106
logo-samandehi