وقتی که از کوچه احساس شما می گذرم

دل به دريا زده از موج بلا می گذرم

دل مبنديد بر اين وهم که در ذهن شماست

که به رويای شما همچو هوا می گذرد

دلم از جنس شما نيست خدا می داند

عاقبت از پی اين فصل رها می گذرم

چند وقت است که بازيچه مردم شده ايم

بگذر از خير دلم و نه جدا ميگذرم

چون سياووش زمن بيگنه اعراض کنيد

که من از آذر نفرين شما می گذرم

بگذاريد که راحت به شما عرض کنم

پی سودای دلم از من و ما می گذرم

می شود حدس زد از ميل من و لطف شما

وقتی از کوچه احساس شما می گذرم