ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دلواپس
از همان ابتدای این قصه ، از همین قصه های بود و نبود
شرح مردی که در خودش گم شد ، ماجرایی که غرق حادثه بود

رو به روی چراغ قرمز شهر ، شهرِ آبستن حوادث تلخ
کوچه های همیشه وامانده ، عابرانِ چروک خورده ، کبود

به کدام آفتاب خیره شوم ، یا که دلواپس چه کس باشم
مانده ام توی این دو راهی ها ، توی این گیجگاه وهم آلود

تا به کی از غروب و مسخ شدن ، کوچه هایی که تکه تکه شدند
ابرهایی که باز یائسه اند ، آسمانی که پر شده از دود

دست بردار از سر این باغ ، دیگر این قصه نیست ، آن سو تر
باز افتاده با کمان امروز ، یک قناری کنار بستر رود

چند سالی است مثل یک خوره ، می خورد روح دردمندم را
پدرم را که غم شبی بلعید ، مادرم که بخاطرش فرسود
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1393/6/3 در ساعت : 8:29:4   |  تعداد مشاهده این شعر :  525


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  سیدمجید اندایش     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
شعر بسیار عالی بود
نام ارسال کننده :  علي فلاح رنجبر     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
فوق العاده عالي بود
شهاب الدین رهنما
1393/6/3 در ساعت : 19:23:23
سلام بر قاسم عزیز
مثل همیشه زیبا و جاندار
موفق باشید
شهاب الدین رهنما
1393/6/3 در ساعت : 19:24:31
فکر می کنم این مصرع باید اینگونه باشد:
به کدام آفتاب خیره شوم ، یا که دلواپس چه کس باشم
حمیدرضا اقبالدوست
1393/6/3 در ساعت : 23:53:13
زیبا سروده اید قربان /پاینده باشید
بازدید امروز : 1,283 | بازدید دیروز : 14,876 | بازدید کل : 123,002,649
logo-samandehi