ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بوریای عجیب

عجیب بود صبح بیدار شوی

و حشره ای شده باشی کثیف ،

کتابی بنویسی و  بشوی کافکا …

بشوی …

وقتی جنگ هایت در کتاب ها ادامه می یابد

و صلح به ریش بلند روسی ات می آید

بی گمان

مردمی بودند که با افتخار خود را به کشتی های بزرگ می زدند

و دود های جهان

برای مظلومیت اتمی شان بالا می رفت

مردمی که هنوز به نستعلیق خاصی از شمشیر معتقدند

بیگاه نبود

 که سمیرامیس

نبرد های باستانی را با خودش تمام کند

و افلاطونیان از شیر پاک خورده ای چون عشق

رساله ها بزنند

تاریخ سرهای زیادی به شوخی گرفته است

و سرنیزه ها

به پاس اینهمه زخم

سر خم کرده اند

عجیب نیست …

عجیب

عجیبتر از خوشه ای که خرمن خرمن پاره ات می کند ، یکهو !

عروسکی که معصومیتی را می پاشد ، پوسته پوسته

سری که صبح به تو لبخند می زند

و شبهنگام

در کوچه های خاکی دریبل می شود

سری

که بیشتر از کهکشان های دور رصد می شود

- چون من -

گندمی که بیمار زاده می شود

نانی که سرطان میاورد

صدایی که در امواج عقیمت میکند

صورتی که ….

عجیب نیست

باور کن عجیب نیست

صبح به آینه نگاه کنی

و سری در آینه نباشد

یا سوخته باشد

 

 با درزی های لبی که پیشتر دوخته بود ؛


بوریا

اکتبر 27, 2014


 
از سر ناچاری تقویم را به آبان می کشانم

مثل چاقوی کند کسی که گلوی فرزندش را بخشیده است

روز ها

عجیب سنگین پا بر میدارند ،

چون کشاورزی که از گندم زار داس

چون باغبانی که از گل بوته ها ، مار

چون خدایی که از پیامبرانش ، عصیان

جلد هر کتابی که امانت می گیرم لخته خونی ست

آمیخته با انار و شراب …

لابد برای همین است

که چشم های عروسک باغچه قرمز است

و آن ته سیگار های لعنتی

که ساعت ها منتظر کسی ست

که نیستی …

از قدیسان

آن مصلوب خارزده ی بیمارم

که انتهای هر انگشتش مرمی ست

باکره ای

که بر غار های عمیق فاجعه وارش

مردمان مایوس بسیاری

قطار شده اند

با لبخند هایی راستین

و شناسنامه هایی جعلی

( حالا تو برایم از صراحت میخ ها و خبر چینی دارکوب ها بگو )

مثل گنگی دوربین های موال

مثل سر سپردگی عکاس های مخفی

بد قوارگی کمد بایگانی اتهاماتم

کنار دهن گشادی دیوار

عکسی برایت می فرستم

تا حلقه ای به ضخامت گردنم بسازی

از عشق

از آزادی

از بوریای نرم عرفان

و بر خطوط در هم پاشیده ات

گره ای از روسری کسی باز کنی

دایم

و من طی الارض شمسی باشم

آویخته از گیسو ؛ 



 ....................................////////////  

کلمات کلیدی این مطلب :  شعر سپید معاصر ، وحید ضیایی ،


   تاریخ ارسال  :   1393/8/5 در ساعت : 10:9:1   |  تعداد مشاهده این شعر :  738


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدمهدی عبدالهی
1393/8/5 در ساعت : 21:27:57
سلام و عرض ادب جناب ضيايي بزرگوار
درود بر شما
مويد و منصور باشيد
بازدید امروز : 2,093 | بازدید دیروز : 16,386 | بازدید کل : 121,785,412
logo-samandehi