در سوگ اعظمت و...
غزل گریه می کند
مفعول و فاعلات و فعل گریه می کند
هر ساله روزهای محرم که می شود
آقایـمان نشـسته به تـل گریه می کند
آوارگان عشق شمایند بی گمان
جمعیتی که روی گسل گریه می کند
منظومه را به هم زده مظلومیت حسین!
خورشید دم گرفته ُ زحل گریه می کند
آقا تو کیستی که جهانی تمام قـد
در چهارسوی بین ملل گریه می کند
عیسی اگر که ناله کنت گشته دم به دم
آدم به عشقتان ز ازل گریه می کند
دلهای ما حسینه داغ قاسم است
جایی که مرگ مثل عسل گریه می کند
از عاشقان و سینه زنانت که بگذریم
زنجیر و سنج و طبل و کتل گریه می کند
حی علی الفلاح اذان روضه خوانده است
حی علی ی خیر عمل گریه می کند
(باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟ )
دارد خدای عَـزِّوَجَـل ...
تاریخ ارسال :
1393/8/11 در ساعت : 17:20:54
| تعداد مشاهده این شعر :
743
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.