باز ادامه می دهی شاعری و گناه را
از چه رها نمی کنی رفتن اشتباه را
رنگ، فریب میدهد چشم ندیده رنگ را
سایه، چراغ می شود شب پره ی سیاه را
شعله چه حاصلی دهد مزرعه ی نجیب را
آب نمک چه می کند عاقبت گیاه را
مردمسیرحق شدن کارسبک خیال نیست
کس به هنر نمی خرد اوج و فرودِکاه را
فکرِ ضعیف می زند نظم گروه را بهم
فتنه ی مرد خسته ای خسته کند سپاه را
مردِ خرد، بزرگ دان،کودک کوچه گرد را
فکر غلام ساده ای ره زده عقل شاه را
عاشق یک جهت نگر،راه تو نیست بی خطر
گر نکنی به شش جهت زاویه ی نگاه را
تاریخ ارسال :
1393/9/13 در ساعت : 9:43:48
| تعداد مشاهده این شعر :
667
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.