ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کنیز باز صدا زد...
سلام دوستان . عیدتان مبارک....
روايت است كه يتيم ابوطالب را هيچ دايه اي نمي پذيرفت چرا كه يتيمي فقير بود اما حليمه...

... كنيز باز صدا زد : - نمي بريد او را؟!
ولي نه...! هيچ زني برنمي گزيد او را
- فقير نيست كه هست و يتيم نيست كه هست
به اين بهانه نبُردش هر آن كه ديد او را
صدا صداي زني بود بين آن همه زن
كه آي ! مي برمش من ! بياوريد او را
بغل گرفت همان زن يتيم آمنه را
و لاي پيرهن گرم خود كشيد او را
توكلش به خداي يتيم آمنه بود
وَ شكر كرد كسي را كه آفريد او را
همين كه شير به او داد چشمه دريا شد
غني شد آن زن از آن پس كه پروريد او را
مدال دايه ي احمد شدن نصيبش شد
و خوش به حال حليمه كه برگزيد او را
 

 
کلمات کلیدی این مطلب :  ولادت. حضرت محمد ص ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/10/19 در ساعت : 12:20:58   |  تعداد مشاهده این شعر :  1035


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

پروین برهان شهرضایی
1393/10/20 در ساعت : 12:11:10
سلام .شعر زیبایی بود اما تا انجایی که من میدانم پدر بزرگ ان یتیم و قیم او عبدالمطلب بود .ابوطالب عموی او بوده.و ان نوزاد فقیر نبود و پدر بزرگش پرده دار کعبه و از اعیان مکه بود.و برای انتخواب دایه هم.نوزاد دایه ها را قبول نمی کرد و شیرشان را نمی گرفت.تا نوبت به حلیمه رسید و نوزاد از شیراو نوشید و او را برگزید.چهل سال بعد در ایام نبوت پیامبر فقیر بودند نه از اول.ممنون
خدابخش صفادل
1393/10/21 در ساعت : 20:26:19
درود!قشنگ بود.
-------------------------
درود بر شما
قدم رنجه فرمودید . نظرات صائبتان را نیز به گوش جان پذیرایم.
محمدمهدی عبدالهی
1393/10/19 در ساعت : 23:46:22
سلام و عرض ادب خانم عباسيان بزرگوار
درود بر شما
زيبا سروديد
اسعدالله أيامكم سعيدا
همواره شاعر آستان مقدس حضرات آل الله بمانيد
پيروز و سربلند باشيد
-------------------------
سلام بر مرد همیشه زائر. ممنونم
صادق ایزدی گنابادی
1393/10/19 در ساعت : 20:45:21
سلام بر شاعر محترم
حسب اطاعت امری که در حیاط خلوت فرموده بودید جسارتا چند سطری خدمت حضرت عالی عرضه می دارم
تا حد زیادی شاعر متعهد به به یکی از چند روایتی است که در باره تولد پیامبر گفته شده است
البته روایت دیگری هم هست که محمد (ص) را بر هر دایه ای که عرضه کردند با وی مانوس نشد و شیر ننوشید و حلیمه را که زن لاغر و کم شیر ی بود و هیچ کودکی نیافته بود اوردند و اتفاقا محمد با وی مانوس شد و شیر از وی نوشید و این هم از معجزات الهی بود که محمد از زنی شیر بنوشد که پاکدامن است و درست کردار
و اما تعهد صرف شاعر به یک روایت تاریخی تا حد زیادی از ماهیت شاعرانه شعر می کاهد و شعر را تا حد زیادی تا سطح نظم فرو می کاهد به طور مثال در این شعر ،در دوبیت پایانی شاعرانگی اثر خود را نشان می دهد و ابیات قبل فقط صرفا یک روایت منظوم است که البته شاعر تا حد زیادی در به نظم کشیدن موفق است و لایه های ظریفی از احساس را نیز به مخاطب القا می کند که می توانست پر رنگ تر نیز باشد
احساس بر امده در این شعر ناشی از بعضی از جزیی نگری ها ست مثل
بغل گرفت همان زن یتیم امنه را
و لای پیرهن گرم خود کشید او را
این نوع جزیی نگری ها به هم ذات پنداری با مخاطب و نوعی به اشتراک گذاشتن احساس کمک می کند به شرط ان که منطق تصویری ان جفت جور باشد به طور مثال در همین بیت لای پیرهن کشیدن چندان از منطق قوی برخوردا نیست وبه سرعت مخاطب را در گیر نمی کند
گاهی اوقات نیز بعضی از اضافات نیز برای رسیدن به قافیه و وزن همین جزیی نگری را کم اثر میکند به طور مثال :صدا صدای زنی بود بین آن همه زن /که ای می برمش من بیاورید او را /
شاعر در طراحی کلی این تصویر موفق است اما ضرورت وزن وقافیه شاعر را مجبور به تولید پاره بیاورید اورا نموده است که شعر را از نرمی و لطافت شاعرانه دور می کند و همچنین این پاره به شدت در راستای انتظار مخاطب است و از عنصر غافلگیری فاصله گرفته است
ویا کلا مصراع /به این بهانه نبردش هر ان که دید او را / بعد از مصراع فقیر که نیست ...کمکی به جریان شعر نمی کند و می تواند کاندیدای حذف قرار بگیرد
اگر شاعر محترم به جای همین مصراع تصویری به دست می داد که صدا در مصراع بعدی برای مخاطب شناخته تر می شد شاید بهتر بود
البته کنار گود از این حرف ها خیلی میشود زد در مرحله عمل کار بسیار سخت می شود
و اما شاعر محترم اگر در دیگر شعر ها سعیشان بر این قراربگیرد که ترتیب اجزای جمله به هم نریزد به زبان و گفتار امروز نزدیک تر خواهند شد البته در این جا شاید مراد از به تاخیر اندختن مفعو از باب تاکید بوده است که می تواند وجهی داشته باشد
در بکاربردن صفت اشاره مثل این و ان دقت بیشتری داشته باشید
بغل گرفت همان زن ... همان وقتی که شاعر در بی قبلی وی را به خوبی به مخاطب شناسانده است اضافی به نیز می رسد و بحث ضرورت وزن را به میان می کشد
موفق و سربلند باشید
-------------------
سلام استاد بزرگوار. ممنون که بنده نوازی فرمودید. بی شک تا کلاس درس بزرگی نباشد هیچ دانش اموزی نمی تواند به چم و خم راه وارد شود و خوب و بد کارش را بفهمد. از شما که وقت گذاشتید و همیشه می گذارید نهایت سپاس را دارم
مرضیه عاطفی
1393/10/19 در ساعت : 20:29:45
"مدال دايه ي احمد شدن نصيبش شد

و خوش به حال حليمه كه برگزيد او را"

سلام

قبول باشه مطهره جان

التماس دعا.

یاعلی(ع)
-----------------------
سلام مرضیه جان و مثل همیشه ممنونم از لطف و محبتت



علی اکبر مقدم
1393/10/22 در ساعت : 11:38:5
با سلام
فقط آفرین و آفرین
لذت بردم از خواندن اثر زیبا وسراسراهنگ و موسیقی معرفت
درود بر شما......................
حمیدرضا اقبالدوست
1393/10/20 در ساعت : 19:57:55
درود بسیار زیبا و البته سوژه ای نو و جالب/
----------------------
سلام جناب اقبالدوست. از توجه و حضور همیشگیتان ممنونم
بازدید امروز : 11,305 | بازدید دیروز : 10,735 | بازدید کل : 121,805,359
logo-samandehi