درود بر شاعر توانمند جناب استاد عبدی عزیز
غزل بسیار زیبا و استخوانداری است . و بالشخصه لذت بردم
اما در باب تحلیل شعر تصویر انتخابی تان برای موضوع کشش بسیار بالایی برای پرورش واژه ها در قاموس غزل دارد عشق دنیایی است نا مکرر که حول محور آن همواره می توان بخوبی مانور داد
وزن خوبی برای شعر انتخاب شده و البته ایراد وزنی بجز یک مورد که اختیار شده وجود ندارد البته من خودم حتا همین اختیار هم تا آنجا که بتوانم رعایت می کنم آنهم در این مصراع و در رکن اول هجای آخر می باشد :
((در هر صورت، آینه گردان توام عشق))
در حوزه سخنوری و فصاحت نحوه ی خطاب ندا بی علامت هرچند از نظر ادبی هیچ ایرادی ندارد اما در حوزه ی بلاغت جزء معایب کلام محسوب می شود .
در حوزه ی زبان نیز همچنان می توان سهل تر و روان تر نوشت تا به زبان . بقول آلکسیس کارل حرف زدن شاعر با مخاطب خویش باید مثل نوک به نوک شدن دوتا کبوتر باشد یعنی با رعایت جوانب معانی و بیان خیلی صمیمانه حرف زد . من وقتی این مصراع شادروان بانو نجمه زارع را میخوانم واقعن پرواز می کنم (اصلن برای عشق سرم درد می کند ) بسیار ساده و بی پیرایه و مصور حرف زده و کاملن دلچسب و البته متعارف می باشد .
در حوزه ی معانی و بیان بعضی ابیات فوق العاده کار شدن بی هیچ عیبی که مخل بلاغت باشد و خواندنش به انسان واقعن شور و شعف عشق می بخشد :
یک چلچله بفرست، دلم تنگ غروب است
یک پنجره بگشا که به زندان توام عشق
این بیت را بعنوان یک شاهکار خلاقانه انتخاب می کنم و در برابر عظمتش تقدیر و تحسین می کنم
نماد احساس بلاعزل شاعر در این شعر کاملن مشهود است و من فکر می کنم عقل در اینجا نگزیر دربان عشق می باشد یعنی شاعر کاملن تحت تاثیر احساسات پاک انسانی خودش دارد حرف می زند که برای هیچ مصراع یا بیتی نیاز به استدلال ندارد و چون این حس در مخاطب نیز وجود دارد کاملن لذت می برد .
استاد عبدی عزیز آنچه نگاشتم را به پای جسارت حقیر بگذارید و خودم را مستحق بخشش حضرتتان می دانم
ارادتمند شما ترمک
حسین عبدی
1394/3/2 در ساعت : 14:38:46
جناب استاد ترمک بزرگوار
درود بر شما
بسیار بهره بردم
سربلند باشید
|