با سلام خدمت همه دوستان و پارسي زبانان ارجمند
خوشحالم كه درين فضاي مجازي مجال مغتنم و پرباري زير سايه حضرت بيدل و به همت حضرت قزوه فراهم شده تا همه پارسي سرايان را در زير يك چتر ادبي گرد هم آورد
با آرزوي تداوم و پويايي روز افزون جمع بيدلانه مان غزلي را تقديم مينمايم:
مرا پرنده آفريد و شاهبال را بريد
شكست ساقه را و شاخه خيال را بريد
مرا پرنده آفريد و نغمه ريخت در دلم
زبان سرخ تك درخت باغ لال را بريد
چرا پرند و غريب و بي قرارم آفريد
چرا بدون گل قباي سبز سال را بريد؟
كدام مست از ميان واژه هاي شاعران
فراق را خريد و ريشه وصال را بريد؟
كدام دست داس ماه را از آسمان گرفت
گلوي آبراه چشمه زلال را بريد؟
پرنده بودن و قفس نداشتن مهم نبود
چرا مرا گذاشت روي كوه و بال را بريد
نغمه مستشار نظامي/تابستان 89
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 5:0:53
| تعداد مشاهده این شعر :
1852
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.