غزلی است پائیزی وبه یا د بود روز های اول جنگ تحمیلی در آن سال ها
صدای پای خزان
صدای پای خزان تا سکوت لانه شکست
به باغ ،شور بهار وبه لب ترانه شکست
چه لاله ها که از این گرمی شراره فسرد
چه ساقه ها که نیاورده خود جوانه شکست
چه بی نوایی از این فاجعه به باغ رسید
شکوه فصل بهاران چه ظالمانه شکست
زبرق وباد نمانده ست ساقه ای سالم
تمام هستی این باغ بی کرانه شکست
صدای ضجّه ی انسان بر آسمان برخاست
زبس که واقعه ی ظلم نازیانه شکست
به شام تیره شباهت گرفته قامت روز
که ! بال شهپر خورشید این زمانه شکست
به بی نهایت آزردگی رسیده دلم
علاج کی شود این دل که جاودانه شکست
سروده ناصرعرفانیان ( از مجموعه سر سبز غزل )
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/6/30 در ساعت : 20:55:24
| تعداد مشاهده این شعر :
982
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.