ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آفتاب ناگهان


یارب امشب در دل ام آشوب سینای طف است



در سماع ام شرحه شرحه شعله ی دف دف دف است



جرعه جرعه تشنگی، لب های علقم سوخته است



کربلا در کربلا در سینه طوفان تَف است



سوره سوره ناله برمی خیزد از حلقوم کهف



پاره پاره آیه های داغدار مُصحف است



کربلا در پرده دارد آفتابی ناگهان



کش هزاران در هزاران عاشق جان برکف است



این که بر نی شامیان اش سوی غربت می برند



برلبان اش کُنتُ کنزاً مخفیاً...اَن اُعرف است



این که خود بالاتر از اقلیم هشتم می رود



ها و ها! در زیر پایش ذوالجناح اش رفرف است



شعله شعله می سرایم کربلا را با لُهوف



بر زبان ام آتشی از روضه ی بومِخنف است



ها! سخن می گویم از آیینه پنداری که او



اشرف اندر اشرف اندر اشرف اندر اشرف است



 



 



 


کلمات کلیدی این مطلب :  آفتاب ، ناگهان ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/7/4 در ساعت : 16:46:55   |  تعداد مشاهده این شعر :  966


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اکرم بهرامچی
1390/7/4 در ساعت : 22:37:12
این که بر نی شامیان اش سوی غربت می برند




برلبان اش کُنتُ کنزاً مخفیاً...اَن اُعرف است


سلام
آقای نظری بقا
عالی بود/.....
------------
سپاس از حضورتان
ناصر عرفانیان
1390/7/5 در ساعت : 12:17:28
باسلام وادب واحترام سرور ارجمند جناب نظری بقا واقعا در آثار آیینی حضرتعالی یک جلوه متعالی پرتو افشانی میکند که از شور درونی سر چشمه می گیرد امیدوارم همیشه این جلوه مانا
و سرشار لطافت وزیبایی باشد استفاده بسیاراز اثر ماندگار تان بردیم در پناه حق


---------------------
سپاسگزارم جناب استاد
حمید حمزه نژاد
1390/7/5 در ساعت : 16:1:19
سلام
ممنون از قلم رنجتان
عباس خوش عمل کاشانی
1390/7/4 در ساعت : 19:41:57
بسیارخوب و فاخر و قابل ترحیب.این نفیسه چنان می نماید که ابیاتی از یک قصیده است...یا می تواند باشد.برقرار باشید.
---------------
ممنونم استاد عزیز
سارا وفایی زاده
1390/7/5 در ساعت : 11:43:1
سلام جناب نظری بقا.

اشعارتان ناب و ستودنی است.
------------
ممنون از حضورتان
بازدید امروز : 1,896 | بازدید دیروز : 14,876 | بازدید کل : 123,003,262
logo-samandehi