سرنوشت ما را
کدام ستاره به بازی گرفته است؟
این سیاره ،
که ما در آن به دنیا آمده ایم،
گورستان بزرگی است،
که در آن،
زندگان را به خاک می سپارند!
و عشق،
تنها نیرنگی است که،
آدمیان با آن،
چگالی خود را از دست می دهند.
در این سیاره،
عالم و آدم دست اندر کارند،
تا تو خودت نباشی
ما ،
به گناه حضرت آدم،
به زمین تبعید شده ایم!
ابلیس ،
قلاده ی تلبیس را به گردنمان آویخته است.
و عزرائیل،
از هر دری که بخواهد وارد می شود .
عجیب است ،
با این که همه می دانند
ریگ جن،
تنها در ایران یافت می شود،
تا این زمان ،
هیچ گراویتونی،
پرده از راز قالیچه حضرت سلیمان،
بر نداشته است،
و ما ،
که با سنگ بابا قوری،
چشم زخم را از کودکانمان دفع می کنیم
وقتی بزرگانمان چشم می شوند!
نمی دانیم چه خاکی به سر بریزیم!
نیاکانمان که عاشق نبودند،
چگالی خورشید را بدست آوردند!
ما که عاشق شدیم ،
چگالی مان را به باد دادیم.
و حالا،
درگیر این معمائیم که
کدام ستاره ،
سرنوشتمان را ،
به بازی گرفته است؟
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1395/2/29 در ساعت : 19:58:2
| تعداد مشاهده این شعر :
693
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.