زنده باد چرکنویس!! ۴
چرکنویس اسم مفعول است, برای خودش شان و منزلتی دارد, کارآمد و مفید است ومقصد نهایی آن هم به پاکنویس ختم می شود, یعنی می شود کتاب داستان و مقاله و شعر و ...
اتفاقاً پاکنویس هم اسم مفعول است, و بسته به میزان ظرفیت و توانایی مولفش دارای شان و مرتبتی است.
اما چرک نویس اسم فاعل است.
تحت اللفظی آن می شود کسی که چرک می نویسد یا سیاه می نویسد.
چرک نویس با رنگ سرو کار دارد.
بانشریات زرد کار می کند.
یکرنگی در ذاتش نیست.
با رنگ و لعاب سر وکار دارد.
و با لفت و لعاب و لفت و لیس هم دمخور است.
پاچه خواری هم می کند.
اما خبر خوب این که به حد کافی احمق هم هست که نقاب نزند و.....
اما چرک نویس ها هم دو گروه هستند که به سختی می توان ازهم تشخیص شان داد
نخست, چرک نویسی که مشخصه های فوق را دارد و منفور است.
بعد,چرک نویسی که از چرکی ها و سیاهی ها می نویسد, از تبعیض , از ظلم, از اجحاف , بی عدالتی, بی قیدی, در یک کلامِ پرمغز, از بی معرفتی می نویسد.
این چرک نویس مطلوب است و آن چرک نویس نا مطلوب.
این محبوب است و آن مغضوب
این شجاع است و آن مرعوب.
تاصبح می توان از این کلمات ردیف کرد..
این پاک نویس است , و چرکنویس هایش ارزشمند.
آن چرک نویس است و معمولاً با چرکنویس ها - که در قسمت های پیشین بر آن پای فشردیم - میانه ای ندارد, ولی با چک نویس ها, دارد.
پس همهٔ چرکنویس ها یکسان ارزشمند نیستند.
و ایضاً همهٔ چرک نویس ها هم.
باید کلاه مان را قاضی کنیم.
تا ببینیم ما در کدام دسته قرار می گیریم.
این را هرچه زودتر بفهمیم بهتر است, هم برای خودمان و هم برای دیگران.