ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



«گلونی هایی در آوار»
«گلونی هایی در آوار»

درد سنگین بود،در هم ریخت مهر و ماه را
روی لب های زمین،بنشاند نقش آه را

بیستون لرزیدوشیرین را به کام خود کشاند
دید از نزدیک فرهاد این غم جانکاه را

گُلوَنی هایی که در آوارها جامانده اند
شَروه می خوانند با هم داغ کرمانشاه را

مادری دارد به دنبال چه می گردد هنوز ؟
این چنین می کاود او هرسوی قربانگاه را

عاشقی گمنام،می گردد میان کوچه ها،
تا مگر در گوشه ای پیدا کند «گلشاه» را

چشم های قصرشیرین را مجال گریه نیست
بغض ها سدکرده اند از بس مسیر آه را

ضجّه های تاق بستان تا سرِ پل می رود
رود رودِ مادران پرکرده این درگاه را

درد ها آن قدر سنگین است روی شانه ها
برده از این شهر حتی خنده ای کوتاه را

دربیابان،درمسیری سنگلاخ،افتاده ایم
ای خدای درد! خود هموار کن این راه را !

دیرگاهی می شود آیینه ها افسرده اند
تا کجا بایدتحمل...این همه ناگاه را !؟

گلونی:روسری زنان کرد،لر،ولک.
شروه:آوازخواندن درفراق معشوق.
گلشاه:نام دخترانه پارسی،همچنین نام معشوق ورقه. ورقه وگلشاه اثری داستانی از عیوقی،شاعر قرن پنجم.

 


موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1396/10/13 در ساعت : 9:40:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  567


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

رضا محمدصالحی
1396/10/13 در ساعت : 17:14:49

گُلوَنی هایی که در آوارها جامانده اند
شَروه می خوانند با هم داغ کرمانشاه را

سلام استاد عزیز

بسیار عالی

هم اکنون 14 سال (شمسی) و 4 ماه و 12 روز و 5 ساعت و 49 دقیقه و 06 ثانیه است همراه شماییم 453188946.531 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 7,878 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,994,368
logo-samandehi