ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شعر فاطمی
موجی تپید و روضه طوفان شروع شد
اشکی چکید و گریه باران شروع شد

در ناگزیر مرثیه با یک پیاله اشک
شور شراب و شَروه مستان شروع شد

ایمان به کفر فصل عقب گرد قوم بود
آنجا که جاهلیت پنهان شروع شد

حتی غدیر هم گره از کار وا نکرد
در سوخت ، سینه سوخت گلستان شروع شد

بغضی کبود سینه ی شب را نشانه رفت
سیلی ، سکوت ، شام غریبان شروع شد  

تنها نه چاه مونس ماه مدینه گشت
با رفتن تو غربت سلمان شروع شد

در پرسه گرد کوچه ی دل در غروب غم
شب گریه های شمع شبستان شروع شد

بانو اگرچه شأن نزول تو کوثر است
تو آمدی و سوره ی انسان شروع شد

با رفتن تو عزت انسان افول کرد
 دوران  حاکمیت شیطان شروع شد

با رفتن تو حضرت حیدر به خانه ماند
فصل سکوت و غربت قرآن شروع شد

قد خمیده رایت قد قامت تو بود
آنجا که فصل هجمه ی بهتان شروع شد

پائیز شد اگر چه بهارت ، بهار زخم
با شور اشک در رگ باران شروع شد

ناموس عالمینی و از دیده ها نهان
«عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان» 
کلمات کلیدی این مطلب :  فاطمه ، در ، گلستان ، غربت ، شمع ، شب ، سیلی ، مرثیه ، باران ، اشک ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1396/12/5 در ساعت : 13:46:11   |  تعداد مشاهده این شعر :  737


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اکرم بهرامچی
1396/12/11 در ساعت : 13:49:33
موجی رهید و روضه طوفان شروع شد
اشکی چکید و گریه باران شروع شد
دست مریزاد
محمدرضا کاکائی
1396/12/12 در ساعت : 10:7:35
درود بر شما
اله یار خادمیان
1396/12/7 در ساعت : 6:48:30
درود و سلام بر شما بسیار ارزشمند و اثر گذار بود طیب الله انفاسکم
محمدرضا کاکائی
1396/12/7 در ساعت : 14:48:57
درود
سپاس از محبتتان
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 4 ماه و 12 روز و 11 ساعت و 56 دقیقه و 30 ثانیه است همراه شماییم 453210990.789 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 11,248 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,997,738
logo-samandehi