قال الإمام علي علیه السلام: «الیمین و الیسار مضلّة و الطریق الوسطی هي الجادّة»:
یادتان هست یارِ هم بودیم
همه جا در کنارِ هم بودیم
درپی یک امیر می رفتیم
همه از یک مسیر می رفتیم
آن چه حرف خداست می گفتیم
مثل آیینه راست می گفتیم
عاشق و دوستدار هم بودیم
باعث اقتدار هم بود یم
هرکسی جوهر و جلایی داشت
صورت وصبغه ی خدایی داشت
تا که نام عزیز می آمد
شهر در رستخیز می آمد
مثل گل رو بروی هم بودیم
حافظ آبروی هم بودیم
گل سرخ و سفید دل می برد
غزل هر شهید دل می برد
دشت ایمان پراز شقایق بود
لاله می گشت هر که لایق بود
پیر هم چهره ی جوان می شد
جهد می کرد و قهرمان می شد
پاکیِ و غیرت و غرور چه شد
آنهمه شهرت و حضور چه شد
خنده ها روی لب چرا افسرد؟
گل انسانیت مگر پژمرد ؟
خطبه خوان بود بی غل و بی غش
دردل آب ها نبود آتش
سخن پوچ و حرف خام نبود
نقد ها تیغ انتقام نبود
موعظه روشن و الهی بود
خالی از رنگ خود نمایی بود
آه وافسوس آن بهار چه شد
آن همه نقش بیشمار چه شد
عشق ها بوی ایمنی می داد
از دل سنگ روشنی می زاد
باید از اشتباه بر گردیم
صادقانه به راه بر گردیم
لایق مدح و آفرین بودید
آن زمانی که خوشه چین بودید
چه شد آن ُخلق و خوی انسان ساز
به کجا رفت آن طلیعه ی ناز
کینه و دشمنی به نام خدا ؟
تا کی اهریمنی به نام خدا ؟
آب و آیینه ها کجا رفتند
آیه های دعا کجا رفتند
یادتان هست عید با ما بود
کاروان امید با مابود
بار دیگر صفا ی دل برگرد
ای خدایِ خدایِ دل برگرد
شعرها تان همه کنایه شدند
خط به خط باعث گلایه شدند
تا که خورشید عشق می تابد
چشم ما روز وشب نمی خوابد
باید از انتقام بر گردیم
از بت اتهام بر گردیم
قطعه قطعه ورق ورق شده اید ؟
خارج از ریسمان حق شده اید
هر کسی فتنه می کند خام است
یا که در بند نفس بد نام است
صاحب پُست ها اگر پَستند
دست بیگانگان سر مستند
حیله گرها مسیر می بندند
دام در راه شیر می بندد
با حلال و حرام خوکردند
هر چه کردند بی وضو کردند
شهر اگر شور گشت وعاصی شد
فکر و ذکر و دعا سیاسی شد
شاخه ها از تنه جدا نشوید
هیزم خشک فتنه ها نشوید
خط خطی کرده اند مردم را
باز هم خورده اند گندم را
آتشی زاد و نورتان را برد
روحتان با نفوذ شیطان مرد
با مسلمانِ خام در گیرم
همه با این مقام در گیرم
بیش ازاین کار را گره نزنید
دست ابرار را گره نزنید
دوستان هر که بسته ی خط شد
گر چه علامه بود منحط شد
هر کسی را گروه ناکس برد
نامش از نامه ی خدا خط خورد
از چپ و راست دور باید شد
بنده ی ذات نور باید شد
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1396/12/12 در ساعت : 6:54:20
| تعداد مشاهده این شعر :
486
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.