ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سفیر کربلا زینب (س)

سحر سر زد چو مهر از دامن خیر النسا زینب
به  باغ  آفرینش شد چوگل از غنچه ،وا زینب
قدم  بنهاد   بر   هستی  صفا  بخش  دل زهرا
جهان را کرد یکسر غرق در شور و نوا زینب
چنان   تابید  بر  قلبش   فروغ    مهربانی ها
که چون گل کرد در باغ ولا نشو و نما زینب
بنازم ذات پاکش را که تا شش سالگی آموخت
حجاب و عصمت اززهرا ،بیان از مرتضا زینب
دلش از   کودکی لبریز از  مهر   برادر   شد
که دارد باحسین خودهزاران ماجرا زینب
کسی آخرچه می دانددراین سوداچه سودی هست
که شد  غرق بلا  از  ابتدا   تا   انتها  زینب
حسین ای رادمرد عرصه پیکار با بیداد
رها هرگز نخواهد کرد دامان ترا زینب
نگاه واپسینت رابیادآورد و با خود گفت 
که بعد از این تویی دیگر سفیر کربلا زینب
چنان کوبید تخت و تاج سلطان ستمگر را
تمام   انبیا   گفتند   گویی   مرحبا   زینب
به عهد خویش پابند است تاجان در بدن دارد
که کرده ست اقتدا از ابتدا بر مقتدا  زنیب
تمام هستی خودرابه راه دوست دادازدست
چه زیبا دین خود را کرد بر دینش ادا زینب
شهودی دست خالی می رود هر چند از دنیا 
 امید عافیت دارد به عقبی از شما زینب
 
شهودی بستان آباد
تبریز _جمعه۲۱دیماه۹۷

کلمات کلیدی این مطلب :  حضرت زینب ، امام حسین ، سفیرکربلا ، زهرا ، مرتضا ، حجاب ، عصمت ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1397/10/23 در ساعت : 12:42:12   |  تعداد مشاهده این شعر :  617


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 8,238 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,539,469
logo-samandehi