رد میشوم، بد میشوم، آنچه نباید میشوم
قولِ مجدّد میدهی، از نو مُردّد میشوم
دل را مُردّد میکنی، درگیرِ شاید میکنی
از تو برآید میکُشی، اینگونه مُرتد میشوم
اینگونه مُرتد تاشدم، بی سمتِ مقصد باخودم
گفتی که مُفرد میروی؟ گفتم مُجرّد میشوم
گفتی: مجرّد نه چنین، کفر معدّد نه چنین
گفتم: سرآمد گشتم و بی تو مؤید میشوم
بی تو مؤید آمدم، اعدادِ بی رد آمدم
بالاتر از صد باشم و، در جفر و ابجد میشوم
با جفر و ابجد"او"شدم، یعنیکه ممتد"هُو"شدم
شرحِ مشدّد دادی و، انکارِ بی حد میشوم
انکارِ بی حد شد روا ، اصرارِ باید شد مرا
راهِ مرا سد کردی و، نیشِ زبانزد میشوم
نیشِ زبانزد گشتم و ، عقربکه میزد گشتم و
گفتی که خوبی کن ولی با بد منم بد میشوم
سیدمحمدرضالاهیجی
تاریخ ارسال :
1398/7/30 در ساعت : 5:23:17
| تعداد مشاهده این شعر :
224
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.