ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



(( رنگ خدا )) تا نشکنی آیینـه را ، عیبت نمی آیـد بـرون


( رنگ خدا



 تا نشکنی آیینه را  ،  عیبت نمی آیـد بـرون



بینش دگرگون می کند ، چشم تو را بی چند و چون



در من مبین ای آشنا ،  بیداری اندیشه را



من عقل را گم کرده ام ،  در پای پرچین جنون



پرسید خورشید از سحر ،  جای پریشانی کجاست



خندید و گفت آنجا مرو ،  تا دل  نگردد واژگون



در تنگنای زندگی ،   نومید از رحمت مشو



اندازه  دیگر می شود ، از این ستون تا آن ستون  



از انتقام ِ تند رو   ،  تا می شود پرهیز کن



طفل دبستان خرد ،  خون را نمی شوید به خون



هر گوشه ای از این جهان ، می گیرد از ما امتحان



میدان تهی کردن چرا ،   بیرون بیا از آزمون



هر گز نمی گردد جدا ،  رنگ دل  از رنگ خدا



 وقتی یکی شد رنگها ، هم از درون هم از برون



                            محمد روحانی ( نجوا کاشانی )  


کلمات کلیدی این مطلب :  (( ، ، رنگ ، خدا ، ، )) ، ، ، ، ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/14 در ساعت : 16:50:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  1678


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1390/10/14 در ساعت : 18:42:55
مانند نجوا شاعری کمتر بزاید مادری
شاهد اگر خواهی بیا بنگر به اقران قرون
دارم دلی سرشار غم میخانه ی باید روم
نجوا فرا میخواندم در حلقه ی اهل جنون...
****
استادا!غزل مشحون از نکات حکمی و عرفانیتان سرمستم کرد.
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
با سلام و درود بسیار به استاد خوش عمل عزیز و ارجمند
از مهر حضور دل انگیز و حسن نظر محبت آمیزتان سپاس بسیار ، مستدام باشید
مریم روحانی
1390/10/14 در ساعت : 23:32:7
نجوا کند گر شاعری، آویزه کن بی چند و چون
پیمانه پر کن از مِیَش ، با عشق در حد جنون

سلام بر پدر عزیزم
بسیاز ریبا بود
سپاس
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
سلام و عرض ادب و ارادت دو بزرگوار
::::::::::::::::::
شعر پر شور تو نجوای مرا باطل کرد
با تماشای کلامت چه توان با دل کرد
قربانت بابا
سارا وفایی زاده
1390/10/15 در ساعت : 8:59:34
سلام استاد روحانی



بسیار زیبا و شیوا

درود بر طبع شاعرانه تان.
::::::::::::::::::::
سلام سرکار خانم وفایی زاده ، از لطفتان سپاس
سیاوش پورافشار
1390/10/14 در ساعت : 18:2:50
سلام و ادب محضر شما استاد بزرگوار جناب نجوا کاشانی
ازخواندن این غزل شیوا و حکمت آمیزتان فیض بردم متاسفانه در غزل امروز زیاد به این مسایل اخلاقی پرداخته نمی شود بزرگوارانی همچون شما اشعار حکمت آمیزو ناصح را خوب می توانند در قالب آورند و از این بابت خدا اجرتان دهد
بدرود
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
درود بر شما که دل به آینه های خیالی ما می بندیدو سپاس از حسن نظر و حضورتان
محمد توحیدی چافی
1390/10/14 در ساعت : 17:55:43
زيباست استاد...برقرار و پاينده باشيد!
،،،،،،،،،،،،،،،
سپاس بسیار از حسن ظن و حضور پرمهرتان
حمیدرضا اقبالدوست
1390/10/14 در ساعت : 22:35:28
پاینده باشید استاد روحانی بهره بردم / یا حق
::::::::::::::
سپاس بسیار از محبتتان
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/10/15 در ساعت : 0:26:14
سلام استاد نجوای عزیز وارجمند

زیبا بود ودل انگیز وسرشارازنکات عرفانی واخلاقی که شاعراین روزگارکمتر به اینگونه مسایل می پردازد جزمعدودی مثل شما حضرت استاد.استنفاده کردم
سرفراز باشید
:::::::::::::::::::::::
سلام جناب ابو طالبی نژاد ، از این که محبت می کنید و شعر م را با دیده ی لطف می نوازید همیشه سپاسگزارم ، مستدام باشید
فاطمه نورعلیزاده
1390/10/14 در ساعت : 22:22:46
درود بر شما شعر زیبا و آموزنده ای از شما خواندم
سلامت باشید همیشه
::::::::::::::::::::::::::
سلام بر شما و از لطف حضور و محبتتان سپاس
محسن یاری
1390/10/15 در ساعت : 0:24:44
سلام استاد . شعرتان آدم رو به رقص وا میداره از بس آهنگینه حالا می فهمم مولانا در بازار زرگران چه حالی داشت . سپاس
،،،،،،،،،،،،،،،،،،
سلام و درود جناب یاری
از مجبت بسیارتان در مورد شعر و شاعر هردو سپاسگزارم ،
ضمنا مواظب دگرگونی های آهنگینتان باشید می ترسم کار دست من و شما بده
محمدرضا درانی نژاد
1390/10/15 در ساعت : 11:32:26
شعر تان زیباست . پند های فراوانی در ان وجود دارد که باید بیشتر به درد جوانها بخورد تا چشم و گوش خود را باز کنند .موفق باشید .
:::::::::::::::::::::::::
سلام و عرض ارادت جناب دررانی نژاد عزیز
لطف دارید ، از مهر حضور و اظهار محبتتان سپاس یسیار
احسان اکابری
1390/10/15 در ساعت : 13:0:44
سلام استاد روحانی عزیز

امیدوارم حالتون خوب باشه
شعر زیبایی بود
اشعار شما و دیگر دوستان کلاس درس رایگانی برای نوآموزانی مثل منه
براتون بهترین هارو آرزومندم
:::::::::::::::::::::::::::::
سلام بر شما جناب اکابری
از محبتی که مبذول می فرمایید بسیار متشکرم
زهره طغیانی
1390/10/14 در ساعت : 21:50:43
سلام وهزاران درود
زیبا بود وعمیق
احسنت
قلمتان ماندگار
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
سلام و سپاس از حضورو اظهار محبتتان
سید مهدی نژاد هاشمی
1390/10/14 در ساعت : 20:18:16
عشق و جنون زیباست زیباتر شعر شما استاد ارجمند مانا زی
،،،،،،،،،،،،،،،،
سلام و سپاس از محبت بسیار ی که ابراز فرموده اید
مصطفی پورکریمی
1390/10/14 در ساعت : 23:54:35
سلام جناب دکتر نجوای گرامی

من عقل را گم کرده ام ، در پای پرچین جنون

بسیار دل انگیز و عارفانه بود . مؤید باشید استاد..
:::::::::::::::::::::
سلام بر استاد پور کریمی عزیز
از حضور سرشار از مهر و محبتتان سپاس بسیار
صادق رحمانی
1390/10/15 در ساعت : 11:22:58
از انتقام ِ تند رو ، تا می شود پرهیز کن


طفل دبستان خرد ، خون را نمی شوید به خون


استاد زیبا بود.
::::::::::::::::::::
سلام بر استاد رحمانی عزیز ،
از این که لطف و اظهار محبت قرموده اید سپاس بسیار می گزارم ، آفتاب محبتتان همیشه تابناک
بازدید امروز : 7,061 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,963,454
logo-samandehi