شعرهای پر شور و شعف شاعران روس زیان، با تشبیهات وام گرفته از زبان وادبیات فارسی، با طمانینه
و لطافتی دلنشین، در دل هر روس زبانی تب و تاب سرزمین پارس و زمینخاور را انداخته و آنها را
با امواج آبی خزر از دیاری به دیار دیگر برده و در قصههای هزارو یک شب شهرزاد رهسپار دیدار شاه
پرییان و زیبا رویان پارسی میکند،که چون گل سرخی در جای جای این سرزمین کهن و باستان با شراره
های عشق و محبت شرقی همنشین هستند. در ادبیات روس وشعرهای برگرفته توصیفات وتشبیهات از زبان
فارسی، بکارگیری طبیعت و شعر و گل و بلبل و جام شراب و زیبا رویان به مثابه وجودی جدا ناپذیر از غزل
سرایی جلوه میكندو در صورت های گوناگون، و به شکلهای مشابه، به شرق و فرهنگ شرقی اشاره
دارد. در این متن ترجمهی دو شعر روسی بر گرفته از اثرات تشبیهات فارسی به عنوان نمونه اشعار
" سرگِی الکساندروویچ یِسینین " ارائه میگردد. (برای آشنایی با بیوگرافی و اشعار شاعر به منبع ذکر
شده مراجعه شود )
منبع: "انگیزههای پارسی" در اشعار روس- مجله مناطق آزاد، تهران، ایران، سال 1390،
شماره 220، ترجمه و تالیف دکتر آرزو جهانشیر.
__________________________
سرزمین فردوسی
سرزمين1 فردوسی، نمیتوانی
خاطرات را فراموش کنی
مهربانی و محبت شهر را فراموش کنی
چشمان پر از رویا و آرزو را فراموش کنی
سرزمین فردوسی، تو خوب هستی
ای سرزمین پارس، من میدانم
گلهای سرخ همانند فانوس منورند
و دوباره با من از دور دستها
با طراوت و تازگی سخن میگویند
تو خوب هستی، ای سرزمین پارس ، من میدانم
من امروز برای آخرین بار نغمه سرایی میکنم
بوی خوش رایحه و عطرت، مرا سرمست کردهاست
و صدایت را، ای دختر زیبا روی پارسی (شاگا2)
در این لحظات سخت جدایی
برای آخرین بار میشنوم
مگر تو را فراموش خواهمکرد؟!
در این سرنوشت سرگردانم
با مردم دور و نزدیک خود
از تو خواهم گفت
و تو را هرگز تا ابد فراموش نخواهمکرد
دَرهای خراسان
در خراسان درهایی ست که
در آستانهیآنها گلسرخ پرپرشده(پاشیده شده)
در آنجا پریِ دلتنگی زندگی میکند
در خراسان درهایی ست اما
توان گشودن شان را نداشتم
بسیار قوی هستند دستانم
همچو طلا و عسل موهایم
آوای پری دلنشین و زیباست
بسیار قوی هستند دستانم
توان گشودن شان را نداشتم
شهامتم در عشق چه ارزشی دارد؟! برای چیست؟!
برای چه کسی نغمه سرایی کنم؟
سینهی در را توان گشودنم نبود
شهامتم در عشق چه ارزشی دارد
وقتش رسیده به سرزمین روس بازگردم
سرزمین پارس! آیا تو را فراموش خواهمکرد؟
بخاطر عشق به سرزمین و زادگاهم؟
برای همیشه باید رهایت کنم!
وقتش رسیده به سرزمین روس بازگردم
خداحافظ، پرییان پارسی، خداحافظ
گر چه توان گشودن درها را نداشتم
غم و اندوه دلنشینی را به من هدیه دادی
در سرزمینم از تو خواهم سرود
خداحافظ، پرییان پارسی، خداحافظ!
1کنایه از سرزمین آرمانی، مطلوب و شاعرانه است. در متن شعر (سرزمین آبی آسمانی فردوسی سروده شده است)
2 در اشعار این شاعر نام "شاگانه" و مخفف آن "شاگا" دختر زیبا روی پارسی است. شاید منظور شاهانه بوده است.