غزل یاد
غزل یاد مروری بر گذشته های قبل از انقلاب اسلامی است
ساحت خشک زمین جولانگه صیّاد بود
حاکم محنت سرای خاک ما بی داد بود
پیکر لرزان انسا ن بر افق های کبود
چون خمیده شاخه ای افتاده از بنیاد بود
جرعه جرعه روشنایی را سیاهی می مکید
هر اصالت زخمی شلاّق استبداد بود
حجم روز از هرم اجسام سیاهی همچو شب
طالع شادی در این ایّام بی بنیاد بود
باغ ویران بود وخاکستر پریشان در فضا
هر شکوفه عابری در کوچه های باد بود
خون گرم غنچه ها باران سرخ هر چمن
چشم آتشبار هر گل شعله ی حداّد بود
گرنبود آواز شادی در خیابان های شهر
نعره های سرخ رگبار مسلسل شاد بود
پلک چشم حادثه یک لحظه آرامش نداشت
باور اندیشه ها پر کرده از فولاد بود
ارتفاع فصل آرامش درآن دوران شوم
انعکاس روح شادی در ضمیر یاد بود
تیغ خونین جنون در رگ نشسته سال ها
بغض خشک حنجره خالی زهر فریاد بود
ناصر عرفانیان
کلمات کلیدی این مطلب :
غزل ،
یاد ،
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/11/14 در ساعت : 14:16:6
| تعداد مشاهده این شعر :
896
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.