ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزل «آدم اعجوبه‌ای است بی‌تردید...»


آدم اعجوبه‌ای است بی‌ترديد، در دمی می‌شود  «عدم»   باشد



سرکشی  می‌کند، نمی‌خواهد رام وآرام و  محترم باشد



 



دوست دارد بچيندش آنوقت صفحه را  ناگهان به هم بزند



عکس اسطوره‌های تاريخی   خوب  و بد  در کنار هم باشد



 



گرچه آدم   هميشه اين بوده،  هيچکس مثل من نمی‌آيد



بشکند قسمت خودش را و بعد دنبال متهم باشد



 



او که   می‌خواست بخت من باشد با  دل آفتاب نسبت داشت



هيچکس   ديده است خورشيدی با  شب تيره   هم قدم باشد



 



من خودم را   نگاه   می‌کردم،   سايه‌ام در سياهِ شب گم بود



او  ولی می‌دويد   تا  زيرِ    سايه‌ای  که نداشتم باشد



 



تکيه  بر   باد بود در هر حال تکيه دادن به شاعری در مِه



شاعری   که تمام   دارائيش،  دفتر و کاغذ  و قلم باشد



 



چرخ گردونه‌اش به هم خورده،  آسمان آسمان سابق نيست



می‌تواند هميشه بارانی، می‌تواند هميشه نم باشد...



اميد نقوی


کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، «آدم ، اعجوبه‌ای ، است ، بی‌تردید...» ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/11/15 در ساعت : 22:53:55   |  تعداد مشاهده این شعر :  1012


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

فاطمه صمدی (مهتاب)
1390/11/16 در ساعت : 9:28:3
درود بر شما و تراوشات قلمتان
مصطفی معارف
1390/11/16 در ساعت : 10:52:21
جناب آقای تقوی عزیز با انتخاب فونت درشت تر ما را هم به شعرتان دعوت کنید .
سر بلند باشید
نیلوفر جهانگیر
1390/11/15 در ساعت : 23:32:24
من خودم را نگاه می‌کردم، سایه‌ام در سیاه شب گم بود


او ولی می‌دوید تا زیر سایه‌ای که نداشتم باشد

سلام و درود
غزل زیبایی خواندم.
مانا باشید.
وحیده گرجی
1390/11/16 در ساعت : 15:49:49


شاعری که تمام دارائيش، دفتر و کاغذ و قلم باشد...


قلمتان پایدار.
آرزو پناهی (باران)
1390/11/15 در ساعت : 23:33:59
تکیه بر باد بود در هر حال تکیه دادن به شاعری در مه
شاعری که تمام دارائیش دفتر و کاغذ و قلم باشد

چرخ گردونه‌اش به هم خورده، آسمان آسمان سابق نیست
می‌تواند همیشه بارانی، می‌تواند همیشه نم باشد...
.................................................
درود بزرگوار
قلمتان ماندگار بیت آخر بی نظیر بود
شاد باشید...
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1390/11/16 در ساعت : 16:19:33
سلام آقای نقوی بزرگوار
بسیارزیبا ودل انگیز سروده اید استفاده کردم.دست مریزاد
سربلندباشید
بازدید امروز : 10,189 | بازدید دیروز : 10,735 | بازدید کل : 121,804,243
logo-samandehi