ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نماز آخر
 

هنگام استجابت یک انتخاب بود

گویی جهان مشوّش و در التهاب بود

نوبت به سر کشیدن قالو بلی رسید

یکسر بلی بلی قدحش پر شراب بود

از آسمان ندا که رها این پیاله را

امّا دوباره پاسخ قبلش جواب بود

یک یا لطیف گفت و نمازش اقامه بست

نیّت شفاعتی که به یوم الحساب بود

ایّاک نستعین،خدایا نظاره باش

او آیه آیه سورهٔ امّ الکتاب بود

با بعدک العفا به رکوعی کمر شکست

دنیا بدون یاد جوانش خراب بود

او حجّة الوداع خودش را تمام کرد

قربانیش قبول، دگر بی شباب بود

تکبیر گفت و ذکر سجودش شروع شد

سجّاده اش دو دست خدا بر تراب بود

در آخرین قنوت خودش روی دست هاش

نیلوفری برای خدا انشعاب بود

از فرش تا به عرش عزا بود خون فشان

معراج خون به سمت خدا در شتاب بود

بی تاب شد تشهّد او شد شهادتش

تکمیل شد نماز و دعا مستجاب بود

لبخند نقش بست به لب های خشک وبعد

غلطان به خاک بود و به خونش خضاب بود



***********





امّا هنوز غصّه ٔ تعقیب مانده بود

ناموس بود و ناقهٔ او بی رکاب بود

کلمات کلیدی این مطلب :  نماز ، آخر ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 4:50:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  1170


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 10,161 | بازدید دیروز : 10,735 | بازدید کل : 121,804,215
logo-samandehi