ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



در حال مستی خوشه ی انگور جان داده است


 



به پیامبر رحمت (ص)



 



 



پیچید عطرت ، شاخه ی کافور جان داده است



در حال مستی خوشه ی انگور جان داده است



تابیدی و از تابشت خورشید هم انگار



تنها میان ذره های نور جان داده است



بی شک خدایت تا تو را آورد بر این خاک



پیغمبران را در درون گور جان داده است



حتی سلیمان هم مسلمان تو شد تا دید



یک دانه پاشیدی ، هزاران مور جان داده است



بر شانه ات بنشان حسینی (ع) را که بعد ازاو



هر نغمه ای در دستگاه شور جان داده است



در کوچه کافر کیش ها هی خاک پاشیدند



هر کس تو را نشناخت بی شک کور جان داده است



هر کس تو را نشناخت ، اهل هر کجا باشد



در مکه ، تهران ، قونیه ، لاهور، جان داده است



شهد از زبانت می چکد لب می گشایی تا



قرآن بخوانی دسته ای زنبور جان داده است



جان دارد و هر گز نمیرد عشق در جانش



هر کس که در آئین تو اینجور جان داده است



 



مریم خجسته


کلمات کلیدی این مطلب :  در ، حال ، مستی ، خوشه ، ی ، انگور ، جان ، داده ، است ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/1/25 در ساعت : 10:49:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  2476


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

زهرا شعبانی
1391/1/29 در ساعت : 12:23:54
چرا نظر من رو تایید نکردی مریم؟!!!!!!
سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/1/25 در ساعت : 21:48:54
سلام به دوست شاعر ..
خوشحالم از دیدار...
شعر زیبا و عمیقی...
سپاس
پیمان طالبی
1391/1/29 در ساعت : 10:31:56
دست مریزاد
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/1/26 در ساعت : 20:4:24
سلام و عرض ادب خدمت خانم خجسته
غزلی روان ، محکم و پر کشش سروده اید . دست مریزاد و برقرار باشید

با عرض پوزش و خصوصی
ردیفی که شما انتخاب کرده اید در کل غزل یک نوع پیچیدگی ایجاد کرده در رساندن معنا
بیت ها همه روان و بدون عیب هستند اما در مجموع غزلتان دلنشین نیست .
پیشنهاد می کنم ردیف غزل را به جای جان داده است ( جان بخشید ) انتخاب کنید.
خوش بختانه با همین ساختار از بیت 1 تا بیت 5 سازگاری دارد ولی برای ابیات بعدی باید کمی چاره اندیشی کنید.
مصراع اول هم با دو زمان مختلف ساخته شده ( پیچید =گذشته ساده ، جان داده است = ماضی نقلی ) که از نظر بلاغت مشکل دارد . مطمئن باشید با آن طبع روان و ذوق زلالی که دارید می توانید از همین غزل یک غزل شیرین و دلنواز بسازید . اگر از بنده هم کمکی ساخته باشد با کمال میل در خدمتتان هستم .
شاعرانگیتان مستدام
وحیده گرجی
1391/1/25 در ساعت : 18:42:36
سلام دوست خوبم
از ملاقات مجددت -هرچند در این فضای مجازی- خوشحالم.
شاعر باشی و عزیز.
.
سینا شهیدا
1391/1/29 در ساعت : 17:15:7
چشمم غزلي را مرور كرد كه مطلعش تبسم صبح و مقطعش جاندارترين جان دادن هاست.
مرور اين شعر دلكش، نوشداروي روح عاشق هاست.
اين سروده بسيار زيبا بود.
طبع شيرين و شيوايتان را سپاس.
فاطمه ناظری
1391/1/29 در ساعت : 10:57:7
لام بر شما
بی شک یکی از بهترین سروده ها برای پیامبر مهربانی هاست
موفق باشید
علی شهودی
1391/1/29 در ساعت : 18:23:37
شعر زیبایی بود موفق باشید
زهرا شعبانی
1391/1/28 در ساعت : 15:51:38
سلام مریم ماه
چقدر خوشحالم که اینجا می بینمت
غزل زیبا و دلنشینت خاطره ی اولین دیدارمون رو در من زنده کرد
دلتنگتم مهربان
...........................................
سلام به زهرا شعبانی عزیز .
میخواستم انتهای نظرت بنویسم که چقدر دلم میخواهد فرصت دیدار دوباره دست دهد و هر بار سرعت نت اجازه نداد ... از این جهت اینقدر طول کشید .. گلت را ببوس...
علی رضا آیت اللهی
1391/1/26 در ساعت : 12:25:57
سلام
زيبا است . موفق باشيد .
عالیه مهرابی
1391/1/29 در ساعت : 15:24:15
سلام دوست خوبم . سروده بسیار زیبایی بود. دست مریزاد
مجتبی اصغری فرزقی
1391/1/26 در ساعت : 8:50:20
هر کس تو را نشناخت بی شک کور جان داده است




آفرين

خوب بود


موفق باشي خواهر خوبم
بازدید امروز : 1,196 | بازدید دیروز : 14,876 | بازدید کل : 123,002,562
logo-samandehi