ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



لب جيغ...

گاهی بیا بتن تن تفتیده ی مرا، گاهی گره بزن بدن این کلاف را

لب جیغ سرخ تو سر سبز اجاق ها... یک استکان از آن دهنت سر بکش مرا

□□

من شاعرم میان خودم راه می روم ، یک حرف مانده در دهن شهرهای دور

من شاعرم اصالت من رد پای ... آه! در شاهراه گم شده ی هر چه باد ها

من را به مرد آینه ها ربط داده اند افتاده حجم دخترکان روی سینه ام

در زیر روسری نفسم تنگ می شود- سودابه ای که پر شده در وسعت هوا

من امتداد آن دو مسیر موازیم اصلا شبیه دایره ها حرف می زنم

در انتظار نقطه ی گیجی که می رسد و داد می زند که آقا! هی! شما! کجا!؟

گاهی به متن قصه ی هابیل می رسم چاقو بلند می شود ودور می زند

می رقصد و غروب به پایان نمی رسد در استعاره های سیاه کلاغ ها

کلمات کلیدی این مطلب :  لب ، جيغ... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 5:15:40   |  تعداد مشاهده این شعر :  1039


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 9,949 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,725,417
logo-samandehi