ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



حسِ تمامِ پنجره..را سنگ فهمید


حسِ تمامِ پنجره..را سنگ فهمید



آری تفنگش عشق را در جنگ فهمید



سوزانده بودم من تمامِ برگ ها را



با برگِ تنها گریه کردم سنگ فهمید



وقتی که کارون ضجه می زد آب می خواست



چشمانِ دریا خشک شد هَفلَنگ فهمید



ماهی کنارِ حوض تشنه خواب می رفت



ابری کنارِ آسمان این ننگ فهمید



در کوچه می آمد کسی سنگی رها کرد



پایین تر از آن کوچه پایِ لنگ فهمید



تا سرمه زد بر چشمِ خود یک ماهیِ پیر



از گوشه ی یک بومِ زیبا رنگ فهمید



من در تهِ کوچه تو بالایِ درختی



این را همان پیراهنِ دلتنگ فهمید


کلمات کلیدی این مطلب :  حسِ ، تمامِ ، پنجره..را ، سنگ ، فهمید ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/3/11 در ساعت : 13:16:33   |  تعداد مشاهده این شعر :  972


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی میرزائی
1391/3/13 در ساعت : 13:47:23
سلام جناب عبداللهی بزرگوار غزل متفاوتی است دست مریزاد
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/3/13 در ساعت : 1:15:22
سلام و عرض ارادت
دوست داشتنی ، زیبا و دلنشین بود ، شاعرانگیتان برقرار
احمد کردزنگنه
1391/3/13 در ساعت : 8:39:41
سلام دوست عزیز غزل خوش تصویر وخوش ردیفی بود که به چندبارخواندن می ارزید احسنت برشما
دکتر آرزو صفایی
1391/3/12 در ساعت : 1:39:17
سلام جناب عبدللهی گرامی
بسیا زیباست و دلنشین
شاعر بمانید
محمود آصفی
1391/3/12 در ساعت : 5:32:21
سلام
تفنگ عشق را فهمید...وای خیلی زیبا بود...
موفق باشید
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 4 ماه و 9 روز و 18 ساعت و 38 دقیقه و 53 ثانیه است همراه شماییم 452975933.813 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 7,872 | بازدید دیروز : 6,651 | بازدید کل : 122,956,032
logo-samandehi