گفت هرچند که پژمرده، ولی جان باقی است
باز گل می دمد آنجا که بهاران باقی است
تشنه ی آب یکی، تشنه ی دیدار یکی
رود اگر رفت چه غم، شکر که باران باقی است
نیل آرام بمان، نوبت توفان شن است
بی عصا معجزه سهل است که ایمان باقی است
باز هم چشم طمع جانب یثرب دارند
خندق ای خصم مهیاست که سلمان باقی است
انتظار فرج و نیمه خرداد و وصال*
داغ هجر است که بر سینه ی ایران باقی است
بی چراغ آمده از قونیه تا تهران شیخ
تا شنیده است در این بادیه انسان باقی است
بی ستون می شود آن خانه که بی شیرین شد
بی شک ای یار تو هستی که جماران باقی است
با زلیخا بنشین یوسف و یادت باشد
یک نفر چشم به راه تو به کنعان باقی است
گر چه دیگر سفر مصر تو بی برگشت است
چشم بی سو شده از اشک، فراوان باقی است
□
بی تو هرچند حسینیه شلوغ است اما
جای خالی تو در گوشه ایوان باقی است
* سال ها می گذرد، حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
امام خمینی (ره)
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/3/26 در ساعت : 5:8:34
| تعداد مشاهده این شعر :
1169
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.