ناگهان با شوق پنجرهاي چوبي باز ميشود، فرشتهاي رو به آسمان «كِل» ميكشد، صداي دلنواز موسيقي باد در كوچههاي منتظر تكثير ميشود و رايحهاي خوش فضا را معطر ميكند. آرامشي از جنس يك صبح بهشتي بر خانه گِلي علي(ع) و فاطمه(س) خيمه ميزند و صداي گريه شورانگيز نوزادي، لبخندي شگفت بر لبهاي رسول عشق و مهرباني مينشاند.
زمين گاهواره ميشود براي نوزادي كه زيبايياش به هيچ گلي مثال زدني نيست.
فرشتهها براي تبرك، بالهاي خويش را به گاهوارهاش ميسايند و صداي زمزمه ملكوتي لاي لاي «ميكائيل» در فضاي خانه طنين مياندازد.
اي سرخترين گل محمدي!
هر روز، روز تولد توست و هر گلداني محل رويش تو.
در روز ميلادت 72 شقايق در تشنهترين قطعه زمين روييد، درهاي آسمان گشوده شد، پنجرههاي بهشت به روي خاكيان چشم گشود و زمين به قدر همه ستارهها جوان شد.
نخستين بار در روز تولد تو عشق ديده شد و كربلا پاگرفت؛ اما از آن روز، هر رودي كه بر خاك جريان يافت، سر به زير شد.
اي شگفتترين انسان آفرينش!
هنوز بعد از هزار و چند سال، روز ميلادت كه ميشود شوقي شگرف در آسمان دل قد ميكشد و بهار دامن پر از شكوفهاش را بر سر مردم ميتكاند.
شاعران سر از پا نميشناسند و زيباترين غزلهايشان را به تو تقديم ميكنند.
حالا آن سوتر را ببين!
هنوز بيرق نامت بر شانههاي باد در اهتزاز است.
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100815353490
جام جم امروز شنبه ۳ تیرماه