باسلام واحترام . سروده ای با جهانی معنا .
سرکارخانم پاینده
1- سروده حرفی برای گفتن داشت که درپایان به آن زیبا اشاره کرده اید وآن حق بودن مرگ وقیامت وتوصیه به اینکه انسان ها باید آن را باورکنند (البته بین باورویقین هم اختلافی وجوددارد ، باور هنوز مقدمه است و بسیاری تز مواقع ماانسان ها چیزی را مثل مرگ باور داریم اما به یقین نرسیده ایم ) ولی پرش هایی معنایی هم در آن داشت که به آن اشاره می کنم :
2-هیچ انسانی به جای کودک مار پرورش نمی دهد واصطلاح ماردر آستین پرورش دادن که شاید شما خواسته اید به نحوی به آن اشاره کنید ازاین مقوله نیست .
3- پس انسان غرورش کچا رفته ؟!! کدام غرور .
4-چراانسان ها مثل شب می خندند ؟!! من منظورتان را نفهیمدیم یعنی باید مثل روز بخندند؟!!!
5- همه دریک راه هستیم و بی راهی می جوییم هم ازنظر معنی مشکل دارد وقتی که دریک راه هستیم چطوردنبال بی رهی می گردیم ؟!!
6-دربدربودن پرستو در بیابان غضب یعنی چه ؟!!
7- مقصد اما دوراست
نه نزدیک ولی ناپیدا ( وقتی مقصد دور است ، نه نزدیک آوردن بعد از آن حشو و زائد است
جسارت شد . موفق باشید.قطعا توضیحاتتان رفع ابهام برای این حقیرخواهدکرد.
سلام برادر گرامی جناب آقای فرجی
توضیحاتی در رابطه با فرموده های شما ارائه میدهم انشاالله کافی باشد هرچند هرچه باشد شما استادیدو من شاگرد
در رابطه با یقین و باور فرموده شما صحیح است ولی تا انسان به باور که سر آغاز مسیر است نرسد به یقین نخواهد رسید
2مار اصولا موجودیست که نیستی و نابودی وضرر را با خود همراه دارد و منظور من از این کنایه فرزندانی بود که در زمانه ما در دامان مادران پرورش میابندوآخر الامر با پشت کردن به اصول دینی و اعتقادی نه تنها خود بلکه در این جامعه فرزند سالار پدرو مادر را نیز به نابودی میکشانند
3 غرور در انسان اشاره دارد بر همان اتفاقات آغاز خلقت که خداوند به خود بابت این خلقت زیبا تبریک گفت و همجنین امیر المومنین (ع) میفرماید چرا انسان خود را کوچک میشمارد در حالی که خداوند عالم اکبر را در وجودش نهاده است
4خندیدن شب تلمیحیست به خنده هایی که انسانهاوقتی میترسند گمان میکنند از دل شب شنیده میشود و چقدر ترسناک است و غیر واقعی
5 مسیر همه انسانها به سوی خداست ولی همه به دنبال راه های فرعی هستند تا از خدا فرار کنند
6 پرستو که به کوچ کردن معروف است به دلیل تمرد از فرمان فرمانده گروه در بیابان دربدر شده
7 در این جمله حرف واو افتاده است
مقصداما دور است
و نه
نزدیک ولی ناپیدا
دور بودن را با جمله بعد نفی کردیم
شرمنده انشاالله که پاسخهایم درست بوده باشد نه صرف توجیه
باز هم از توجه و زحمتتون بسیار سپاسگزارم و خوشحال میشوم نوشته هایم را نقد بفرمایید
پیروز باشید