سلام و درود
بپرس حال مرا... گرچه بي تو حالي نيست
و ديگر اين كه به جز دوري ات ملالي نيست
چه قدر وعده شنيدم براي آمدنت...
مرا مجاب كن اين وعده ها خيالي نيست
بگو كه آمدنت –آنچه گفته اند مُدام-
"دروغ "نيست؛"اگر" نيست؛"احتمالي" نيست
نه اين كه قصد نداري... كه خوب مي فهمم
ميان منتظران با تو اتصالي نيست
چه قدر وقت اذان در كنار مأذنه ها
پر از نداي"ارحنا"يي و بلالي نيست
اجل رسيده... خلاصم كن از خيال خودت
هواي روي تو را دارم و... مجالي نيست
براي چشم به راه مسافري از دور
غمي كُشنده تر از يك قطار خالي نيست
كه ايستگاه به ايستگاه؛ جمعه تا جمعه...
نيامدي و... گذارت به اين حوالي نيست؟!
منتظر ديدگاه هايتان هستم
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/4/24 در ساعت : 14:49:39
| تعداد مشاهده این شعر :
1617
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.