ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



گرگ برادرم شد و...


كاسه به دست مي روم لقمه اي نان بياورم

جمله ي ناشنيده را من به زبان بياورم

هر چه كه دوست پشت را، خنجر تووي مشت را

ميروم از غريبه اي نام و نشان بياورم



 



كاسه به دست مي روم سايه برابرم شد و

بره ي ناتني شدم گرگ برادرم شد و

حرف درشت مي شوم يكسره مشت مي شوم

هر چه خيال مي كنم سايه ي بر سرم شد و



 



سوختم از درخت ها شعله ي آفتاب زد!

روز چرا اثر كند؟ شب همه را به خواب زد

حوض، پراز ستاره شد چشمه هزار پاره شد

با لب تشنه آمدم دل، به همين سراب زد



 



كوچه صدا مي زَنَدم كاسه به دست مي روم

گرچه در اين پياله هم گريه نشست مي روم

كاسه گدا مي كُنَدم كوچه صدا مي كُنَدم

پاي، به راه مي زنم هر چه كه هست مي روم!



 


سايه ي مست پشتشان كاش نوازشم كند

حرف پر از درشتشان كاش نوازشم كند

دل، به همين سراب خوش! لب، به خيال آب خوش!

خنجر تووي مشتشان كاش نوازشم كند

کلمات کلیدی این مطلب :  گرگ ، برادرم ، شد ، و... ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/4/27 در ساعت : 10:53:42   |  تعداد مشاهده این شعر :  951


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سارا وفایی زاده
1391/4/27 در ساعت : 12:1:25
درود طبعتان جاری
علی‌رضا حکمتی
1391/4/28 در ساعت : 9:1:57
باسلام همواره درمسیرشعروشعور مستدام...
هادی ارغوان
1391/4/28 در ساعت : 12:51:5
سلام دست مریزاد. لذت بردم.
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1391/4/27 در ساعت : 12:52:35
كوچه صدا مي ز ندم كاسه به دست ميروم

گرچه در اين پياله هم گريه نشست ميروم
*******
سلام برشما سركار خانم گيلاني

بسيار زيباست لذت بردم

شاعرانگيتان مستدام.

علی گیاهی
1391/4/27 در ساعت : 13:23:48
ازسروده پراحساس وشیوایتان استاد ارجمند وخواهرگرامی استفاده کردم /مستدام باشید
بازدید امروز : 9,279 | بازدید دیروز : 14,876 | بازدید کل : 123,010,645
logo-samandehi