از زخم های بید مجنون راه افتاده است
در پای لیلاهایمان خون راه افتاده است
این جوهر سرخی که در رگ های ما جاری است
از "والقلم"، از نقطه ی "نون" راه افتاده است
این سیل بی افسار، این بوران عاشق کش
از تپه های شوم صهیون راه افتاده است
گوساله های سامری تا قد علم کردند
تنها شده موسی و شارون راه افتاده است
خرمن به خرمن خورده، ده تا ده عزا دارند
فوج ملخ، طوفان طاعون راه افتاده است
فهمید رو در رو حریف غیرت ما نیست
در سایه دنبال شبیخون راه افتاده است
این موج تا نیل آمده بیست و سه سال پیش
جایی میان قلب کارون راه افتاده است
این جنگ غیر از صلح از دنیا نمی خواهد
از خون پاکش بوی زیتون راه افتاده است
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/5/9 در ساعت : 17:18:28
| تعداد مشاهده این شعر :
1285
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.