ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شهر ؛ شلوغ


چراغ راه ما قرمز

جاده ها ناهموار

امید ما هست به آن پنجره ها

من که به ، پنجره ها می نگرم

شیشه ها نا خواناست

چون که آن هست سیاه

خوش به حال همه آن پنجره های قدیم

شیشه هاشان شفاف

کادر آن هم چوبین

پشت آن پنجره ها عشق همشیه جاریست

عشق حوض و ماهی

عشق آن ماهی و آب

چون که آن حوض هنوز

در وسط خانه ی ماست

نیست ولی آن ماهی

در وسط حوض حیاط



...

دل من سخت گرفت حرف آن ماهی شد

ماهی سرخ و قشنگ که همه عشقم بود

سوز من، سازم بود

شعر من یافت خراش

چون که با قافیه شد

باز گردیم دوباره به قدیم

آسمانش آبی

طاق آن بود بلند



مردمش از ته دل

خنده داشتند به لب

بارهاشان بر دوش

چو گلیمی زیر پا

خنده داشتند به لب

چون که آنجا جای

این سکوت شلوغ

مرهمت داشت رواج

این همه دانم و حیف

که باور نکنند

خاطرات دیروز

بچه های امروز

خاطرات امروز

بچه های فردا

جایشان خالی باد

به امید دیروز!



دوم مرداد ۸۳ - تهران خانه پدری


کلمات کلیدی این مطلب :  شهر ، ؛ ، شلوغ ، ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/5/14 در ساعت : 17:54:36   |  تعداد مشاهده این شعر :  860


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

هستی ثنایی
1391/5/16 در ساعت : 17:30:6
سلام جناب یعقوبی
شعر زیبای شما درست حال و هوای روزهای خوش را تداعی می کند و خاطرات فراموش نشدنی . قدیم همیشه در ذهن می ماند چه خوب و چه بد . منهم یک " دیروز و امروز " مثل شما دارم . که حس شما را دارد . شاد کام شعر بمانید .
ارادتمند : حیاتی .......16/5/91


سلام و درود
مشتاق خواندن دیروز و امروز شما هستم .
سپاس از حضور سبز شما
شاد زی / ماه دی
هستی ثنایی
1391/5/16 در ساعت : 17:30:9
بازدید امروز : 4,062 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,719,530
logo-samandehi