ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



راهی به زمزمه

















راهی به زمزمه

 


 


 


 



-راهی به زمزمه نیست


داروگ ها


غمگین ترین موتیف هایشان را می نوازند


آیینه ها


آیین دیگری بر گزیده ند


قلمم را که برآب  می اندازم


رعشه برتن دریا می افتد


ماهی ها


به قلمم می چسبند-ماه بشوند


مرغان دریایی


دور سرم می چرخند تا پگاه


قلمم را که برآب می اندازم


بی اندازه خیابان که گشوده نمی شود


زمان ساکن است


با آنکه می دانم


شستن دریا دشوار است


می خواهم میلیونها مایل فاصله را


 از چشمانت بزدایم


پس


همچنان


پارو می زنم


پارو می زنم


پا روی کدام احساست گذاشته ای


که      رقص     روسریت


درختان را می لرزاند


عشق یعنی  رهایی 


به دور دستها نگاه کن


دریا چگونه شنا می شود


به سوی تو...


 



کلمات کلیدی این مطلب :  ، ، ، ، ، ، ، ، راهی ، به ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/6/9 در ساعت : 14:55:4   |  تعداد مشاهده این شعر :  914


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد یزدانی جندقی
1391/6/9 در ساعت : 18:17:17
سلام
درود بر شما
شعر بسیار خوبی است و بعد از آیینه ها مشکل تایپی دارید )بر گزیده اند )
این قسمت را خیلی دوست داشتم به خاطر شکل خاص و عمق مفهومی که داشت
پارو می زنم
پارو می زنم
پا روی کدام احساست گذاشته ای
که رقص روسریت
درختان را می لرزاند

یا حق
مصطفی پورکریمی
1391/6/10 در ساعت : 20:21:39
سلام جناب غلامرضایی گرامی

بسیار زیبا و استوار بود

با پوزش من " گره دریایی " با ایهامی که دارد را بهتر از " مایل" می دانم:

می خواهم میلیونها مایل فاصله را / از چشمانت بزدایم


می خواهم میلیونها گره دریایی فاصله را / از چشمانت بزدایم
ساراسادات باختر
1391/6/9 در ساعت : 17:25:13
زیبا بود جناب غلامرضایی..
بازدید امروز : 2,875 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,558,835
logo-samandehi