شما میتوانید براحتی درباره یک مساله اجتماعی ساعتها صحبت کنید و یک آفت اجتماعی را که تبدیل به یک بحران شده است، آسیبشناسی کرده و با یک ضرب و تقسیم، راهحلی برای آن پیشنهاد دهید. اما در حوزه فرهنگ، هنر و ادبیات آیا اینگونه است؟!
یادم میآید چندی پیش که میخواستم درباره «بحران ادبی» مطلبی بنویسم، اولین مسالهای که در ذهنم قد علم کرد، بحرانهای ناشی از فقدان تفکر در آثار ادبی بود؛ کمکم که پیش رفتم، دریافتم کمبود تفکر در کنار هیجانزدگی ناشی از مطرحشدن، فاجعهای است که اصالت هنر و ادبیات را از ریشه میسوزاند و البته این آخری ـ یعنی هیجانزدگی ـ شاید بیشتر از هر مساله دیگری میتواند آسیب جدی وارد کند و ما ناچاریم در دهههای پیشرو به ساقههایی لاغر و نازک از تنه تناور درخت ادبیمان بسنده کنیم و این قطعا چیزی نیست که ادبیات پربار و غنی فارسی بتواند به آن تن دهد.
باری آن روزها گذشت و امروز با نگاهی اجمالی به ادبیات و وضع جامعه ادبی درمییابیم آن بحرانی که روزی تصورش را میکردم آنچنان هم خانمانبرانداز نبوده است.
آن «ابرهای سیاهی که در انتظار مهمانی روز خورشید» بودند نیز نبارید و حتی صفحه ادبی مجله یا روزنامهای به خاطر چاپ شعری نامتعارف مورد مواخذه قرار نگرفت. شاعران و نویسندگانی متولد نشدند که بتوان به خاطر اشعارشان قلمفرسایی کرد یا دعوایی ادبی راه انداخت که شعر یا مطلبشان ادبیات محسوب میشود یا خیر...؟!
دانستن این نکته که تا اتفاقی رخ ندهد، بحرانی هم به وجود نمیآید سخت نیست، اما رسیدن به چنین نتیجهای بیش از آن که سخت باشد، تلخ است.
کاش فاجعهای در راه بود، گردبادی که اگر چه همهچیز را درهم میپیچید، اما در آخر آرامشی پایدار را به دنبال میداشت و در نهایت جایی فرود میآمد که محل نزاع نیست، محل در کنار همچیدن زندگی دوباره کلمات است. جایی که بشود گفت: «دریا به جرعهای که تو از چاه خوردهای حسادت میکند» و حسادت کرد به کلماتی اینچنین که در کنار هم خودنمایی میکنند.
در این فضای ساکت و راکد و تکراری که هیچچیز چنگی به دل نمیزند و صدایی از جایی بلند نمیشود کاش چوپانی مرا به نبرد گرگی فرضی دعوت میکرد!
گرچه بحران کلمهای با بار معنایی منفی است، اما گاهی کمی از آن بد نیست!
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100822592015 http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100822592015 http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100822592015